پایگاه خبری دنیای سرمایه

مديرعامل و عضو هيات مديره شرکت روغنموتور پرديس مطرح کرد

ایجاد خطوط کشتیرانی بین ایران و آفریقا تنها راه توسعه تجارت

عليرضا کريمی

علیرضا کریمی، مدیرعامل و عضو هیات مدیره شرکت روغنموتور پردیس، فعالیت شغلی خود را نخستین بار در سال ۱۳۶۸ در اتوسرویس تعویض روغن پدرش آغاز کرد و با توزیع محصولات فرآوردههای نفتی در شهرستان رفسنجان کار خود را گسترش داد تا جایی که در سال ۱۳۷۶ کسبوکار خود را با راهاندازی دو شعبه در تهران و رفسنجان برای توزیع محصولات فرآوردههای نفتی و همچنین دیگر شهرهای ایران توسعه داد. از آنجایی که از زمان کودکی و به دلیل علاقه بسیار به فعالیتهای تولیدی، رویای تاسیس یک واحد تولیدی را در ذهن میپروراند، همواره مترصد فرصتی برای تحقق آن بود. با توجه به ظرفیتهایی که در استان کرمان وجود دارد، وی در فرصت مغتنمی که پیش آمد، با همراهی ۱۷ نفر از دوستان و اعضای خانوادهاش، در سال ۱۳۸۲ بهمنظور ایجاد اشتغال و تولید محصولات باکیفیت وارد حوزه تولید شد و اقدام به تاسیس شرکت روغنموتور پردیس کرد. مشروح مصاحبه ما با این فعال بخش صنعت را میخوانید.

شرکت روغنموتور پردیس در چه زمینهای فعالیت دارد؟

این شرکت با رویکرد صادراتی و تولید محصولات با ارزش‌افزوده تاسیس شده و اکنون پس از گذشت بیش از دو دهه فعالیت تولیدی – صادراتی، به‌عنوان یک شرکت شاخص و متمایز در صنعت بازیافت فرآورده‌های نفتی، مجموعه‌ای از محصولات روغنی و روانکارهای صنعتی باکیفیت از جمله انواع روغن‌های موتور، دنده، هیدرولیک، گریس و ضد یخ را تولید و در بسته‌بندی‌های یک تا ۲۰ لیتری به بازارهای بین‌المللی و خصوصا بازار قاره سبز آفریقا عرضه و صادر می‌کند.

در زمینه اشتغالزایی چه اقدامات قابل توجهی انجام دادهاید؟

هم‌اکنون بیش‌ از ۱۳۰ نفر به‌صورت مستقیم و بیش از ۵۰۰ نفر به‌صورت غیرمستقیم در این مجموعه مشغول به کار هستند و این رویکرد از یک‌سو، برای افراد سرپرست خانوار و از سوی دیگر، برای نیروهایی بومی، با توجه به اهمیت تاثیرات اجتماعی آن در استان کرمان که زمینه‌های اشتغال جوانان و نیروهای کار بالقوه آن به دلیل کمبود فرصت‌های شغلی مناسب محدود است، اقدامی شایان توجه محسوب می شود. به‌جرات می‌توانم بگویم که این میزان رشد در اشتغال‌زایی که در شرکت تولیدی – صادراتی روغن‌موتور پردیس صورت گرفته، اتفاقی کم‌نظیر در سطح استان کرمان به شمار می‌رود.

از زمان آغاز به کار این شرکت، بحث حفاظت از محیطزیست و صادرات کالای ایرانی مورد توجه قرار گرفته، در این خصوص توضیح دهید.

همواره با نگاه به آینده، در این مسیر گام‌های موفقیت‌آمیزی برداشته‌ایم، به‌طوری‌ که بیش از ۹۰ درصد از تولیدات ما صادراتی هستند و از این میزان، ۷۰ درصد محصولات به قاره آفریقا صادر می‌شوند. با افتخار باید عنوان کنم که بر اساس بررسی آمارهای تولید و صادرات‌مان، هرساله بین ۲۰ تا ۵۰ درصد رشد صادراتی داشته‌ایم. با گذشت بیش از دو دهه فعالیت و با تمام فراز و نشیب‌ها و کم‌وکاستی‌هایی که با آن مواجه بوده‌ایم، خوشحال هستم که در این سال‌ها با ورود تکنولوژی‌های روز دنیا چه در حوزه پالایش و چه در حوزه تولید محصولات با ارزش‌افزوده توانسته‌ایم، کمک بزرگی برای محیط‌زیست و ارزآوری کشور باشیم. اکنون با این تجربه‌ای که اندوخته‌ام، می‌توانم با افتخار عنوان کنم که علاوه بر تحقق اهداف صادراتی و دستیابى به منافع شرکت، به‌عنوان یک فعال اقتصادی خود را متعهد به قوانین و مقررات کشور می‌دانم و جزو شرکت‌هایی هستیم که دست از صادرات برنداشته‌ و حتی هر روز که می‌گذرد، بر پایه شناخت از پتانسیل‌های بازار آفریقا و تجربیات بازرگانی خود همچنان علاقه‌مند به توسعه و رشد فعالیت‌های تجاری خود به قاره آفریقا هستیم.

چه خصوصیاتی، تولیدات و فعالیتهای این مجموعه را از سایر رقبا متمایز میکند؟

باید با افتخار بگویم که در طول بیش از دو دهه فعالیت، در بازارهای هدف، برندسازی قابل ‌قبول و موفقیت‌آمیزی داشته‌ایم و این قابلیت و برتری را نسبت به دیگر رقبای خود مدیون “صداقت در رفتار کاری خودمان با مشتریان”، “احترام و علاقه به سلیقه و فرهنگ آن‌ها”، “توجه به حق‌وحقوق انسانی و عرضه واقعی هر آن چیزی که مدعی تولید آن هستیم” و همچنین “شناسایی نقاط ضعف رقبای خود در برخورد با مصرف‌کنندگان در بازارهای هدف” هستیم. نکته قابل توجه اینکه، اغلب به دلیل محبوبیت برند شرکت ما نزد مشتریان، شاهد هستیم که برخی از افراد سودجو نسبت به عرضه کالاهایی با برندهای تقلبی و بسته‌بندی‌های مشابه کالاهای ما اقدام می‌کنند که این موضوع هم موجب خوشحالی و افتخار و هم سبب ناراحتی و تاسف ما است. البته خوشحالیم که با عرضه محصولات مرغوب و باکیفیت به‌عنوان یک تولیدکننده معتبر و شناخته‌شده ایرانی جایگاه مناسبی در بازارهای هدف کسب کرده‌ایم و این اتفاق حاکی از رضایت مشتریان ما و علاقه‌شان به برقراری روابط کاری و تجاری با تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی است. با اینکه پتانسیل بیشتری برای افزایش تولید و صادرات و ایجاد بازارهای جدید در شرکت ما وجود دارد، به دلیل وجود برخی از محدودیت‌های بعضا داخلی، هنوز نتوانسته‌ایم آن‌گونه که انتظار داریم، به بحث‌های توسعه‌ای خود در بازارها بپردازیم و به‌موقع پاسخگوی درخواست‌ها و سفارش‌های مشتریان باشیم که این موضوع باعث بروز سوءاستفاده برخی افراد از فرصت ایجادشده برای عرضه کالاهای فیک و بی‌اصالت می‌شود.

برخی معتقدند که کنترل کیفیت در بسیاری از کارخانههای تولید روغن و گریس صنعتی در ایران به شکل مناسبی انجام نمیشود و این موضوع باعث کاهش کیفیت و ایجاد خطرات برای ماشینآلات میشود. نظر شما در این رابطه چیست؟

یکی از بدیهی‌ترین تاثیرات اهمیت به مقوله کنترل کیفیت در صنعت روانکار این است که هرچه کیفیت محصولات بالاتر باشد، آسیب‌پذیری ماشین‌آلات و خودروها و به‌تبع آن هزینه‌های مصرف‌کنندگان نیز کاهش می‌یاید. اگر بگوییم که در تولیدات‌مان صددرصد کیفیت روز دنیا را رعایت می‌کنیم؛ ادعایی غیرواقعی است، ولی خدا را شاکرم که در بحث توزیع محصولات در بازار، به دلیل وجود شرکت‌های متعدد از بخش خصوصی، کیفیت کالاهای این صنعت مساله‌ای رقابتی شده است، به‌طوری‌که هم‌اکنون فعالان این حوزه به‌واسطه اهمیت به کیفیت محصولات، برای پاسداری از سهم بازار خود با هم رقابت می‌کنند. تولیدکنندگان صنعت روانکار به این موضوع اشراف دارند که هرچه کالاهای آن‌ها باکیفیت‌تر باشد، این امر بیشتر در فروش کالاهای‌شان در بازار و افزایش رضایت مشتریان آن‌ها تاثیرگذار خواهد بود. البته که امروز شاهد وجود محصولات دیگری نیز هستیم که به دلیل وجود انحصار در بازار و عرضه پایین آن‌ها، به مقوله کیفیت در تولید آن‌ها توجه کمتری می‌شود.

تولیدکنندگان روغن و گریس صنعتی در ایران با محدودیت دسترسی به مواد اولیه مواجه هستند. این محدودیتها چه مسایل و مشکلاتی را به وجود آورده است؟

حقیقت این است که متاسفانه در کشور ما برخی مواد اولیه در انحصار دولت قرار دارند و عدم توزیع درست و به‌موقع آن‌ها سبب می‌شود تا مواد اولیه به میزان کافی و به‌موقع به دست تولیدکنندگان نرسد. همچنین کیفیت موادی که انحصار آن در اختیار دولت است نیز با استانداردهای جهانی همخوانی ندارد و قیمت تمام‌شده این مواد هم بعضا از قیمت عرف جهانی بالاتر است؛ بنابراین مجموعه‌ای از این عوامل سبب می‌شود تا ضمن بروز محدودیت در تامین مواد اولیه موردنیاز صنایع روانکار، محصولات تولیدی به نسبت کالاهای موجود در بازارهای جهانی نیز از تنوع کمتری برخوردار باشند.

این صنعت در زمینه تکنولوژی و ماشینآلات از چه وضعیتی برخوردار است؟

صنعت روانکار در ایران به دو بخش پالایش اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود که در عرف جامعه به صنایع تصفیه اول و تصفیه مجدد شناخته می‌شوند. متاسفانه در اثر وجود تحریم‌های بین‌المللی، شرکت‌های تولیدی و صنعتی هنوز نتوانسته‌اند آن‌طور که بایدوشاید تکنولوژی‌های کامل و روز دنیا را که به آن‌ها احتیاج دارند، به‌موقع به کشور وارد کرده و از آن‌ها به‌خوبی در تولیدات خود استفاده کنند؛ لذا بعضا شاهد هستیم که در این شرایط تکنولوژی‌هایی به‌صورت کپی شده و یا ناقص به کشور وارد شده و مورد استفاده قرار می‌گیرند که همین امر سبب می‌شود، تولیدکنندگان در فرآیند تولیدی خود عمدتا در سعی و خطا به سر برده و علاوه بر اینکه سرمایه اصلی خود؛ یعنی زمان را از دست می‌دهند، هزینه‌های تولیدشان به نسبت عرف جهانی تا دو برابر افزایش می‌یابد.

کارشناسان معتقدند که برای مقابله با چالشهایی که صنعت روانکارهای صنعتی ایران در برابر آنها قرار دارد، نیاز به افزایش رقابت، نوآوری و سرمایهگذاری در زیرساختها و همچنین تمرکز بر بهبود کیفیت محصولات برای برآورده کردن استانداردهای بینالمللی وجود دارد. نظر شما چیست؟

همان‌طور که اشاره کردم، یکی از چالش‌های صنعت روانکار، مبحث تکنولوژی‌های آن است که به‌واسطه تحریم‌ها به‌موقع در دسترس تولیدکنندگان ایرانی قرار نمی‌گیرند، ولی ما به‌عنوان بخش خصوصی همچنان این توانایی را داریم که با دور زدن تحریم‌ها این تکنولوژی‌ها را به کشور وارد کنیم. این موضوع مستلزم آن است که بخشی از تحریم‌های داخل کشور که به‌جرات می‌گویم، بیشترین ضربه را به تولید و صنعت کشور ما وارد کرده است، برطرف شوند. عملا باید دولت را متقاعد کنیم تا بخش خصوصی را به رسمیت بشناسد و تا زمانی که دولت، رقیب اصلی بخش خصوصی محسوب می‌شود، علاقه هم ندارد که این صنعت رشد و توسعه یابد. به نظر بنده، اگر بخواهیم معضل تامین مواد اولیه را که ریشه آن در نگاه بخش دولتی به بازار است، برطرف کنیم، دولت باید بپذیرد که از بنگاه‌داری و تصدی‌گری در حوزه تجارت و صنعت به نقش نظارتی و سیاست‌گذاری خود برگردد و کلیه مقولات اجرایی تجارت و بازرگانی را به بخش خصوصی بسپارد تا کار تخصصی خودشان را به نحو احسن انجام دهند. تجربه ما در بیش از ۴۰ سال گذشته نشان می‌دهد که هر صنعت بزرگی همچون صنعت خودرو که زیر چتر مدیریت دولتی قرارگرفته، عایدی‌ای جز ورشکستگی و زیان نداشته و در نهایت هم کلیه هزینه‌های تمام‌شده این شیوه مدیریتی بسته و غیرمنعطف، صرفا به مردم کشورمان تحمیل شده است.

سال گذشته سهم ایران در تجارت با قاره آفریقا کمتر از یکهزارم درصد بود؛ هرچند از ابتدای سال تاکنون، این میزان اندکی افزایشیافته، اما تجارت ایران و آفریقا، تجارت یکطرفه است و عمدتا ایران، صادرکننده به قاره آفریقا است؛ بنابراین توازن تجاری لازم برقرار نیست. به نظر شما چه راهکاری برای این موضوع وجود دارد؟

واقعیت این است که بنده به‌عنوان یک بازرگان با نگاه متفاوت‌تری از تراز برابری واردات و صادرات به مقوله تجارت می‌نگرم. ممکن است که در کشورمان به نسبت کشورهای آفریقایی محصولات بیشتری را داشته باشیم که به‌واسطه آن‌ها ظرفیت تجاری بالاتری را برای صادرات‌مان ایجاد کند، اما در نهایت این نیاز کشورمان است که تعیین می‌کند ایران چه کالاهایی را می‌تواند به‌عنوان مواد اولیه از آفریقا وارد کند و ما نیز چه کالاها و محصولات نهایی و با ارزش‌افزوده‌ای را می‌توانیم به این قاره صادر کنیم. برای بنده باعث تاسف است که کشور ترکیه که حدود ۲۰ سال دیرتر از ما به بازار آفریقا وارد شده، اکنون به‌جرات ۳۰ سال جلوتر از ما حرکت کرده است و این امر تنها به دلیل علاقه‌مندی و توانمندی تجار ترک به بازار آفریقا نیست؛ بلکه ۸۰ درصد این اتفاق، به‌واسطه حمایت و تفکر توسعه‌ای دولت‌مردان کشور ترکیه محقق شده است. چنانچه دولت‌مردان ما به‌صورت واقعی و نه در قالب شعارهای جذاب، قصد تجارت با آفریقا را داشته باشند، تنها قدمی را که می‌توانند در این مسیر بردارند، ایجاد خطوط کشتیرانی حتی با ظرفیت رفت ‌و برگشت خالی بین ایران و آفریقا است. در این صورت به شما قول می‌دهم که ظرف ۵ سال آینده، تجارت میان ایران و افریقا بیش از ۵۰ ‌درصد رشد یابد. بنده به‌عنوان بازرگان و صنعتگری که ۲۰ سال تجربه صادرات و تجارت با آفریقا را دارم، معتقدم که هیچ‌کدام از عوامل تحریم‌های بین‌المللی و محدودیت در تبادلات ارزی و بحث زبان در تعاملات ارتباطی بین دو فرهنگ مانع جدی‌ای بر سر راه تجارت ما با قاره آفریقا نیست، زیرا ما با تجربه و تخصص خود کاملا این توانایی را داریم که کالای ایرانی را در بازارهای آفریقا عرضه و معرفی کنیم؛ مشروط بر اینکه از طریق خطوط کشتیرانی کشورمان این اطمینان را داشته باشیم که کالاهای‌مان به‌موقع به دست مشتریان خواهد رسید.

ایران به اتکای امکانات، ظرفیتها، پتانسیلها و نیروها و کالاهای آماده برای صادرات، چگونه باید جایگاه خود را در اقتصاد قاره آفریقا باز کند؟

اگر باور داشته باشیم که به نفع کشور است که با قاره آفریقا، روابط تجاری پایدار و پیوسته برقرار کنیم، کافی است که بخواهیم. اگر بخواهیم، به‌راحتی می‌توانیم. متاسفانه دولت‌مردان ما نه شناخت واقعی نسبت به بازار آفریقا دارند و نه انگیزه واقعی برای دستیابی به این هدف. از سویی تجار ما نیز قاره آفریقا را با تمام ظرفیت‌هایی که دارد، در حد و اندازه قاره‌های اروپا و آمریکا نمی‌دانند و فکر می‌کنند، صرفا استانداردهای اروپا و آمریکا را باید الگوی فعالیت‌های تولیدی و صادراتی خود قرار دهند. به نظر بنده، برای ایجاد و حفظ جایگاه خودمان در قاره آفریقا، باید واقعیت‌ها و فرهنگ مردم این قاره را در نظر بگیریم و از این منظر به خواسته‌ها و نیازهای آن‌ها احترام بیشتری بگذاریم و کالاهای‌مان را نیز بر اساس نیازشان به آن‌ها عرضه کنیم و نه اینکه سلیقه و فرهنگ خودمان را به آن‌ها تحمیل کنیم.

 

پایان پیام./

به این مطلب امتیاز دهید.