معرفی یک نمونه در مسیر توسعه هماهنگ
توسعه یک حرکت گمشده در کشورهای متوسط و فقیر است این مهم ؛همه کشورها ،اندیشمندان ،محققان وصاحبان اندیشه را برانگیخته است تا به آن سو حرکت کنند. اما آنچه در بین کشورهای مختلف متفاوت است راهکارهای حرکت و رسیدن به سمت توسعه است .بهترین شکل توسعه نوع متوازن و همه جانبه آن است ،چنانچه این مهم دربخشهای دیگر جامعه اتفاق نیفتد حرکت فوق منجر به شکست شده یا فاقد اثربخشی لازم میشود و درجه آن کاهش پیدا میکند ،آنچه که مورد هدف و نیاز است رخ نخواهد داد. راگنار نورکس اقتصاددان و ارائه دهنده نظریه توسعه متوازن معتقد است که کشورهای توسعه نیافته باید در تعدادی از صنایع به طور همزمان اقدام به سرمایهگذاری موثر و کافی کنند تا به دنبال آن حجم بازار دربخشهای مصرف و تولید افزایش یابد که با افزایش حجم بازار بهرهوری شکل میگیرد. نورکس معتقد است این توازن که برای توسعه میخواهد روی دهد باید شامل بخش صنعت و کشاورزی شود ،زیرا این بخشها بازارهای متقابلی برای همدیگر ایجاد میکنند و چرخه زنجیره توسعه را شکل میدهند. کشورهای در حال توسعه باید ابتدا اقدامات هماهنگ و یک دستی را درراستای افزایش قدرت خرید بخشهای انتهایی و قاعده هرم جمعیت بردارند و دست به حمایتهای زیرساختی و اولیه بزنند، مثلاً در بنگلادش دولت طرحی را اجرا کرد که به زنان و افراد بیکاری که قدرت دریافت تسهیلات از نظر ضمانت نداشتند وامهایی با بهره کم در نظر گرفت ،یعنی شرایط مرسوم تسهیلات کلاسیک بانکی را بر هم زدند به طوری که تضامین و شرایطی که راه را برای دریافت تسهیلات میبست حذف کردند. بخش هدف جامعه اغلب زنان بودند که به آنها تسهیلاتی پرداخت نمیشد و شانس دریافت وام برایشان کمتر از یک درصد بود. این ابتکار سبب ایجاد اعتماد و تلاش متقابل در بخش هرم جمعیتی این طیف کم برخوردار گردید، این حرکت در راستای گسترده کردن چترعدالت فرصتها صورت گرفت و پتانسیلهای موجود در بخش عمده ای از جامعه را با توسعه همراه و به فعل تبدیل کرد.
محمد یونس بنیانگذار گرامین بانک و دریافت کننده جایزه نوبل با فعال کردن بخش قابل توجهی از جمعیت کشور آنها را از یک حالت منفعل و ایستا به یک حالت پویا تغییر داد و مکانیسمی را ایجاد کرد که با درگیر کردن گروههای صنفی و کاری اتحاد و اعتماد اجتماعی را تقویت کرد و جامعه هدف وادار به حرکت شد. ایجاد تسهیلات به گروههای کاری و صنفی خلاء تضمین بازگرداندن تسهیلات و ریسک سوخت شدن آنها را کاهش داد. این حرکت محمد یونس در چهارچوب یک فرمت کارآفرینی اجتماعی شکل گرفت که تبدیل به یکی از طرحهای درخشان اقتصاد بنگلادش شد .گرامین بانک در بنگلادش از ساختارهای اداری مرسوم عبور کرد و به قول شومپیتر ساختار را در ساختار شکنی شکنی جستجو کرد و از رویههای کلاسیک بانکی که سد بزرگی برای برخورداری جامعه هدف از تسهیلات بود گذر کرد. با این حال در توسعه متوازن ما نیاز داریم که بخشهای مختلف اقتصاد و جمعیت را در توسعه مشارکت دهیم و الا خود رااز نیرو و پتانسیل موجود بیبهره کردهایم. کشورهای در حال توسعه نیاز دارند که ازساختارهای کهنه و منجمد شده عبور کنند تا شرایط را برای بخش خصوصی و غیر فعال جامعه مهیا کنند. بنگلادش به عنوان هشتمین کشور پرجمعیت جهان و بدون داشتن منابع و معادن قابل توجه در حال عبور از یک مرحله تاریخی اقتصاد به سمت توسعه متوازن است در حال حاضر جی دی پی(GDP) این کشور از کشورهای بسیاری از جمله ایران پیشی گرفته است و این کشوردر حال تبدیل شدن به یک الگوی توسعه است.
نادر کریمی(کریم خانی)کارشناس ارشد کارآفرینی و توسعه