پروفسور علیاکبر جلالی، یکی از استادان برجسته مهندسی برق و متخصص در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، به عنوان یک دانشمند متعهد و پیشرو شناخته میشوند. ایشان با وجود تدریس در دانشگاههای معتبر ایالات متحده، همواره تمرکز خود را بر روی پیشرفتهای علمی و فناوریهای نوظهور قرار دادهاند و به دور از سیاست، به توسعه علم و فناوری پرداختهاند.
پروفسور جلالی به عنوان یکی از محققان آیندهنگر، نظریه موج چهارم و عصر مجازی سهبعدی (متاورس امروز) را برای نخستین بار ارائه کردند. طی سه دهه گذشته، ایشان تلاشهای بیوقفهای در جهت توسعه مهندسی برق و گسترش اینترنت در کشور انجام دادهاند. فعالیتهای فرهنگی ایشان در زمینه کاربردهای فناوری اطلاعات و دریافت عنوان مهندس نمونه کشوری در سال ۱۳۹۳، نشاندهنده تأثیر عمیق و گسترده ایشان در این حوزه است.
دیدگاهها و تحلیلهای ایشان در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند بینش عمیقتری به افکار عمومی بدهد و الهامبخش جامعه در درک بهتر تحولات علمی و فناوریهای نوظهور باشد.
بی شک مطالعه نظرات و تجربیات پروفسور جلالی میتواند به ما کمک کند تا با تحولات روز دنیا آشنا شویم و در جهت توسعه فردی و حرفهای خود حرکت کنیم. آنچه در پی می آید حاصل گفت و گوی اختصاصی با این استاد برجسته است.
چگونه میتوان از تجربیات جهانی برای بهبود نظام آموزشی و پژوهشی ایران استفاده کرد؟
برای بهبود نظام آموزشی و پژوهشی ایران با استفاده از تجربیات جهانی، لازم است ارتباطات علمی و آموزشی با کشورهای پیشرو گسترش یابد. این ارتباط میتواند شامل همکاریهای پژوهشی، تبادل دانشجو و استاد، و مشارکت در پروژههای بینالمللی باشد. همچنین، بهرهگیری از فناوریهای نوظهور مانند متاورس و هوش مصنوعی میتواند نقش مهمی در ایجاد محیطهای آموزشی و پژوهشی پیشرفته ایفا کند و امکان تعاملات جهانی را بدون محدودیتهای جغرافیایی فراهم کند. توسعه زیرساختهای فناوری و استفاده از آموزشهای ترکیبی و مجازی از دیگر اقدامات ضروری است. علاوه بر این، باید تجربیات موفق جهانی را با نیازها و فرهنگ ایران تطبیق داد و نیروی انسانی متخصصی تربیت کرد که توانایی انتقال این تجربیات را داشته باشد. تقویت دیپلماسی علمی، سرمایهگذاری در زیرساختها و ایجاد دورههای آموزشی مرتبط با دنیای آینده (مانند هوش مصنوعی و متاورس) از گامهای کلیدی برای همگام شدن با استانداردهای جهانی است. این اقدامات با یک نقشه راه شفاف و برنامهریزی دقیق میتواند ایران را به سمت توسعه پایدار علمی و آموزشی هدایت کند.
نقش شما به عنوان یک استاد و متخصص ایرانی که سابقه فعالیت در خارج از کشوررا نیز دارا می باشد ، در ارتباط با شکل گرفتن این جامعه چیست؟
نقش من بهعنوان یک استاد و متخصص ایرانی که سابقه فعالیت در خارج از کشور را دارم، ایجاد پلی ارتباطی بین تجربیات و دانش جهانی و نیازهای داخلی ایران است. از طریق تدریس فناوریهای نوظهور مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، متاورس، مهندسی برق و کامپیوتر و دیگر حوزههای مرتبط، میتوانم به دانشجویان و متخصصین کمک کنم تا با مهارتهای موردنیاز برای مواجهه با چالشهای دنیای آینده آشنا شوند. که این را طی ۶ سال گذشته از طریق چند ده سخنرانی علمی انجام داده ام و همچنین، تلاش میکنم تجربیات بهدستآمده از همکاریهای بینالمللی که با مسئولیت رئیس کرسی یونسکو در آموزش و یادگیری الکترونیکی دارم را بهصورت کاربردی در آموزش و پژوهش منتقل کنم تا جامعه علمی ایران بتواند با سرعت بیشتری با تحولات جهانی همگام شود. علاوه بر این، با بهرهگیری از ظرفیتهای فناوری، میتوانم ارتباطات بین دانشگاهها و مؤسسات داخلی و خارجی را تسهیل کنم و زمینه همکاریهای بینالمللی را فراهم سازم. هدف من کمک به شکلگیری یک جامعه علمی-پژوهشی است که نهتنها از تجربیات جهانی بهرهمند شود، بلکه بتواند نوآوری و دستاوردهای خود را در سطح بینالمللی معرفی کند. ایجاد این تعاملات دوطرفه و تقویت دیپلماسی علمی یکی از مهمترین گامها برای پیشرفت پایدار و توسعه علمی در ایران است.
اولین قدمها برای عملیاتی کردن اهداف این جامعه چه باید باشد؟
اولین قدم اینکه سیاستهای کنونی و گذشته در جذب نخبگان خارج از کشور کافی نبوده و نیاز به بازنگری و تحول اساسی دارد. باید با رویکردی نوین و تحولآفرین، مسیر جدیدی برای توسعه کشور ترسیم کرده و در این راستا از متخصصان ایرانی مقیم خارج که دارای تجربیات ارزشمند هستند، بهطور گستردهتری بهره برد. یکی از اقدامات عملیاتی، احساسی و روانی میتواند دعوت از نخبگان خارج از کشور بهصورت مجازی برای حضور در جلسات هیئت دولت باشد، بهویژه در موضوعات مرتبط با دستور کار جلسات. برای مثال، زمانی که در حوزه آب،
هیئت دولت قصد دارد طرحی را مصوب کند، از کارشناسان ایرانی خارج از کشور نیز دعوت شود تا در جلسه شرکت کرده و در فرآیند تصمیمگیری مشارکت نمایند. این اقدام اگرچه به ظاهر خیلی مهم جلو نکند اما بهطور مستقیم میتواند نشاندهنده تغییر در سیاستهای دولت در ارزشگزاری به نخبگان خارج کشور باشد. البته پیشنهادات بسیاری برای بهبود وضعیت موجود وجود دارد که میتوانند مورد بررسی قرار گیرند.
نقش آموزش و فرهنگسازی در تحقق اهداف این جامعه چیست؟
در جذب نخبگان خارج از کشور، آموزش و فرهنگسازی نقشی حیاتی ایفا میکند. با ایجاد بسترهای آموزشی مناسب و انتقال تجربیات علمی به نسلهای جدید، میتوان اعتماد نخبگان ایرانی را جلب کرده و آنها را به مشارکت در توسعه کشور ترغیب نمود. فرهنگسازی در مورد اهمیت بازگشت به کشور و همکاری با سیستمهای آموزشی و پژوهشی داخلی میتواند به شکلگیری یک اکوسیستم علمی پویا و فعال کمک کند و از طریق ترویج تبادل دانش و تجربه بین داخل و خارج، نخبگان ایرانی را متقاعد کرد که بازگشت و مشارکت در پیشبرد علم و فناوری کشور نه تنها یک وظیفه ملی، بلکه فرصتی برای پیشرفت فردی و جمعی است. من به این نقش آموزش و فرهنگسازی در طول زندگی کاری خود باور عمیقی دارم و برای بیش از ۴۰ سال در حوزه توسعه فناوریهای نوظهور بهطور متنوع و گسترده فعال بودهام و همچنان قصد دارم این مسیر را تا پایان عمر ادامه دهم. مشارکت در صدها برنامه رادیو و تلویزیونی، برگزاری سخنرانیهای علمی متعدد، انتشار کتابها و مصاحبههای مختلف در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات , و فناوری های نوظهور در سالهای گذشته، که همچنان ادامه دارد، گواهی بر اعتقاد راسخ من به اهمیت این موضوع است.
چطور میتوان این جامعه را به مرجع تصمیمگیری و مشاوره برای سیاستگذاران تبدیل کرد؟
پاسخ به این سؤال دشوار است، زیرا متأسفانه فرهنگ غالب مدیران ارشد کشور بر بقا در جایگاه خود به هر قیمتی استوار است و حتی در سطوح بالا تمایلی به بازنشستگی وجود ندارد. در چنین شرایطی، پذیرش اینکه تصمیمگیری و سیاستگذاری باید در جایی دیگر انجام شود، ممکن نیست. برای تبدیل این جامعه به مرجع تصمیمگیری و مشاوره، ابتدا باید فرهنگ اداره جامعه بهصورت غیرمتمرکز تعریف و جا بیفتد، تا در گام بعدی بتوان جایگاه خود را در فرآیند تصمیمگیری و مشاوره بهطور مؤثر تثبیت کرد.
آیا شما نمونههای موفقی از ارتباط میان دانشگاهها و صنعت در ایران یا سایر کشورها سراغ دارید که بتوان به آنها استناد کرد؟
عناصر کلیدی در کشورهای دیگر که به رشد دانشبنیان کمک کردهاند شامل سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه (R&D) برای ایجاد نوآوریهای مداوم و معرفی تکنولوژیهای نوین به بازار است. این سرمایهگذاریها از سوی دولتها، بخش خصوصی و همکاریهای بینالمللی تأمین میشود. همکاریهای بینالمللی، تبادل دانش و تجربیات از طریق پروژههای مشترک، تبادل استاد و دانشجو، و مشارکت در کنفرانسها و کارگاهها نیز تأثیر زیادی دارند. علاوه بر این، داشتن نظام آموزشی و پرورش نیروی انسانی متخصص و پشتیبانی از کارآفرینی و نوآوری از دیگر عوامل مؤثر در این رشد هستند.
چه سیاستهایی برای جذب سرمایهگذاری در حوزه دانشبنیان پیشنهاد میدهید؟
برای جذب سرمایهگذاری در حوزه دانشبنیان با توجه به تأثیر فناوریهای نوظهور مانند متاورس و هوش مصنوعی و همچنین ارزش داده بهعنوان پول جدید، پیشنهاد میشود که سیاستها بهطور خاص بر این حوزههای نوین متمرکز شوند. اولین گام، ایجاد و تقویت زیرساختهای دیجیتال و فناوریهای نوین است تا شرکتهای دانشبنیان بتوانند بهطور مؤثر از متاورس، هوش مصنوعی و دادههای بزرگ در فرآیندهای تحقیق و توسعه بهرهبرداری کنند. دومین گام، حمایت مالی و سیاستهای تشویقی است که سرمایهگذاران را به حمایت از استارتاپها و پروژههای مبتنی بر فناوریهای نوظهور تشویق کند. این حمایتها میتواند شامل تسهیلات مالی، معافیتهای مالیاتی، و سرمایهگذاری مشترک با بخش خصوصی باشد. همچنین، باید فرهنگ نوآوری و کارآفرینی تقویت شود تا نخبگان و متخصصان بهطور فعال در این حوزهها وارد شوند و از پتانسیلهای متاورس و هوش مصنوعی برای ایجاد ارزشافزوده بهرهبرداری کنند. در نهایت، همکاری با شرکتهای فناوری پیشرفته در سطح جهانی، میتواند جذب سرمایهگذاری را تسهیل کند و به ارتقاء جایگاه ایران در بازارهای جهانی کمک نماید.
چالشهای پیش روی کارآفرینی دانشبنیان در ایران چیست؟
چالشهای کارآفرینی دانشبنیان در ایران شامل کمبود زیرساختهای دیجیتال و فناوریهای نوین مانند اینترنت اشیا، متاورس و هوش مصنوعی است. این کمبودها باعث مشکلات دسترسی به ابزارها و فناوریهای روز میشود. همچنین، محدودیتهای مالی و سرمایهگذاری و کمبود تسهیلات و معافیتهای مالیاتی مانع از رشد این شرکتها میشود. سیاستهای حمایتی
ناکافی و موانع قانونی نیز فرآیندهای ثبت و راهاندازی کسبوکار را پیچیده کردهاند. در نهایت، تحریمها و محدودیتهای تجاری مانع از دسترسی به بازارهای جهانی و همکاری با شرکتهای فناوری پیشرفته میشود.
گفت و گو از عارف واحد ناوان