شرکت مديريت تجارت دانا سپند در دو حوزه صادرات و توليد بدون کارخانه يا برونسپاري با برند خود شرکت فعاليت ميکند و در دو بخش غذايي و شيميايي نيز فعاليت دارد که در بخش غذايي، با برند «آلويتا»، شيريني، شکلات و بيسکويت توليد ميکند. اين محصولات در کارخانههاي شرکتهايي نظير ويتانا، مينو و گرجي توليد ميشود و اگر به آمارهاي بورسي نگاهي بياندازيد، متوجه خواهيد شد که برند آلويتا توانسته در حوزه صادرات هم پابهپاي برندهاي معتبر ديگر فعاليت کند. البته بهتازگي عرضه محصولات آلويتا در فروشگاههاي زنجيرهاي نيز آغاز شده است. بخش ديگري از فعاليتهاي اين شرکت در زمينه غذايي، مديريت صادرات يا ايامسي شرکتهاي مختلف است. علاوه بر اين، در زمينه توليد محصولاتي نظير بيسکويت، شيريني، شکلات، پاستا و اسپاگتي نيز فعاليت دارد. در حوزه شيميايي، دو برند «مووکس» و «پاوندو» زيرمجموعه اين شرکت هستند. برند مووکس در زمينه توليد اسيد سولفونيک و سودفاستيک و برند پاوندو در توليد سود کاستيک فعال است. اين محصولات غذايي و شيميايي به 32 کشور جهان صادر ميشوند. به منظور بررسي بيشتر فعاليتهاي اين شرکت، گفتوگويي با فرهاد تاجيک، مديرعامل شرکت مديريت تجارت دانا سپند انجام دادهايم که مشروح آن از نظرتان ميگذرد.
در حال حاضر تجارت بينالمللي با چه تغييرات عمدهاي مواجه است و شرکت مديريت تجارت دانا سپند چگونه اين تغييرات را در استراتژيهاي خود لحاظ ميکند؟
يکي از مهمترين مسايل در تجارت بينالملل، انتقال پول يا همان ترانسفر مالي است که به نظرم عمدهترين چالش در اين حوزه محسوب ميشود. ما اين مساله را با استفاده از ساختار شرکتهاي خارجي خود مديريت ميکنيم. در بسياري از بازارها، محصولات خود را عرضه کرده و امکان دريافت مستقيم وجه را فراهم کردهايم. اين فرآيند از طريق شرکتهاي خارجي ما صورت ميگيرد و در اين مسير موفقيتهايي داشتهايم. با توجه به موضوعاتي مانند تحريمها، محدوديتهاي کشتيراني و مسايل لجستيکي که دائما در حال تغيير هستند، تنها شرکتهايي ميتوانند در اين شرايط موفق باشند که در تمامي پارامترهاي مهم صادرات، نيروهاي متخصص داشته باشند. بهعنوان مثال، در بخش لجستيک بينالملل، دفتري در اصفهان داريم که تيم لجستيک در آنجا مستقر است. اين تيم همراه با بخشي از همکاران حوزه مارکتينگ، بهطور مداوم موضوعاتي مانند تحريمهاي جديد، تغييرات در خطوط کشتيراني و شرايط حملونقل بينالمللي را بررسي ميکنند. تيم مالي ما نيز بهطور مستمر در حال بررسي روشهاي مختلف انتقال پول بين کشورها است تا با تغييرات و محدوديتها سازگار شويم. علاوه بر اين، تغييرات بزرگ بينالمللي مانند جنگ روسيه و اوکراين و خروج بسياري از شرکتها از بازار روسيه، از جمله موضوعاتي است که تيم مارکتينگ ما بلافاصله روي آن کار ميکند و با انجام تحقيقات بازاري و تحليل شرايط، فرصتهاي جديد را شناسايي ميکنند. تلاش ما بر اين است تا با رصد مستمر اين تحولات و بهرهگيري از تيمهايي که در هر قاره مستقر هستند، خود را با شرايط جديد هماهنگ کنيم. اين فرآيند تطبيقپذيري به ما کمک ميکند که در برابر چالشهاي موجود در تجارت بينالملل مقاوم باشيم و بتوانيم مسير توسعه خود را ادامه دهيم.
تکنولوژي و ديجيتاليسازي در صنعت مديريت تجارت بينالملل چه نقشي دارد و شرکت شما از چه ابزارهايي براي بهبود عملکرد استفاده ميکند؟
بهطور جدي از ابزارهاي نوين براي بهبود فعاليتها و عملکرد خود استفاده ميکنيم. در حوزه کاري خود، چه در زمينه تبليغات و معرفي محصولات و چه در بهرهگيري از هوش مصنوعي، تلاش گستردهاي داريم. تيم مارکتينگ ما در هر دو حوزه غذايي و شيميايي به صورت مستمر فعاليت ميکند و بهطور مداوم در شبکههاي اجتماعي فعاليت داشته و کالاها را تبليغ و معرفي ميکند. بسياري از مشترياني که به مجموعه ما اضافه ميشوند، علاوه بر بازديد بهترين نمايشگاههاي خارجي در اين دو حوزه، از طريق فعاليتهاي ديجيتالي و تبليغات در سوشال مديا جذب ميشوند. علاوه بر اين، ما از يک نرمافزار پيشرفته به نام سيستم odoo استفاده ميکنيم که يک نرمافزار ERP بلژيکي است. فکر ميکنم در ايران، تنها ما و يک شرکت ديگر از اين نرمافزار استفاده ميکنيم. اين سيستم در تمام شرکتهاي ما از جمله 5 تا 6 شرکتي که در خارج از کشور داريم، بهصورت يکپارچه عمل ميکند. براي مثال، اگر شرکتي در چين براي ما فاکتور صادر کند، ما ميتوانيم آن را به زبان فارسي چاپ کنيم يا به واحد توليد ارسال کنيم تا توليد انجام شود. اين نرمافزار از لحاظ تکنولوژي بسيار پيشرفته است و قابليتهاي متعددي دارد. بسياري از مصرفکنندگان، تامينکنندگان و مشتريان ما داراي آي دي مخصوص خود هستند و ميتوانند وارد سيستم شوند، سفارشهاي خود را ثبت کنند يا وضعيت سفارشهايشان را مشاهده کنند. در حوزه توليد نيز سعي ميکنيم تا از کارخانههايي استفاده کنيم که داراي تکنولوژي بهروز دنيا هستند. به عنوان مثال، در شرکت ويتانا و بهطور خاص کارخانه ويتاناي کاسپين در قزوين از ماشينآلات بسيار پيشرفته استفاده ميشود. اين موضوع به ما کمک ميکند که در صادرات، بهويژه به اروپا رقابت کنيم. بهروز بودن در اين صنعت، بهويژه در بازارهاي خارجي، يک ضرورت است و تلاش ميکنيم تا با استفاده از تکنولوژي و ديجيتالسازي اين ضرورت را به بهترين شکل ممکن برآورده کنيم.
شرکت مديريت تجارت دانا سپند يکي از موفقترين شرکتها در حوزه مديريت صادرات به شمار ميآيد. اين موفقيت مرهون چه اقدامات و تلاشهايي است؟
دانا سپند، موفقيت خود را مرهون مجموعهاي از اقدامات و برنامهريزيهاي دقيق و منسجم ميداند. يکي از اصليترين دلايل اين موفقيت، توجه ويژه به نيروي انساني است. در واقع براي نيروي انساني ارزش فوقالعادهاي قائل هستيم و تکتک اعضاي تيم، افراد متخصص، هوشمند و شناختهشدهاي در حوزه فعاليت خود هستند. بهکارگيري نيروهاي چندزبانه يکي از مهمترين نقاط قوتمان است. در اين مجموعه، افرادي با تسلط به زبانهاي روسي، فرانسوي، عربي و ساير زبانها فعاليت دارند، در حالي که تسلط به زبان انگليسي در بين تمامي اعضا يک اصل است. فعاليت رسمي و واقعي شرکتهاي ما در خارج از کشور، نه صرفا به صورت اسمي، بلکه به صورت حضوري و اجرايي از ديگر عوامل موفقيت است. به عنوان مثال، تيم شرکت مووکس فرانسه ما در غرب آفريقا به صورت مستقيم در زمينه سمپلينگ محصولات فعاليت ميکند. اين حضور واقعي در بازارهاي جهاني، همراه با استفاده از منابع و ابزارهاي بهروز مانند سايتهاي تخصصي تجارت بينالمللي به ما امکان شناخت بهتر بازار و ارائه خدمات بهتر را داده است. همچنين تيمهاي تخصصي در بخشهاي مختلف از جمله تيم لجستيک، مارکتينگ، توليد و فني، نقش بسيار موثري در اين موفقيت دارند. اين تيمها به خوبي بازار را ميشناسند، محصولات را مطابق با نياز مشتري طراحي و توليد ميکنند و از طريق سيستمهاي پيشرفته حملونقل، کالاها را به موقع و با کيفيت به دست مشتريان ميرسانند.
در کنار اين عوامل، استفاده از تکنولوژي نيز يکي از ارکان اصلي موفقيت شما بوده است. در اينباره توضيح دهيد.
ما از سيستم ERP پيشرفته “Odoo” براي مديريت فرآيندهاي داخلي در دفاتر تهران و اصفهان استفاده ميکنيم که به يکپارچگي و کارآمدي عمليات ما کمک شاياني کرده است. بهويژه در دورههايي که با تحريمها و محدوديتهاي مختلف مواجه بوديم، توانستيم با استفاده از دفاتر خود در کشورهاي مختلف نيازهايمان را برطرف کنيم و همواره بهروز باقي بمانيم. يکي ديگر از عوامل موفقيت، تيم برنامهريزي و صنايع قوي ما است. با بودجهبندي دقيق و برنامهريزي مناسب براي توليد، توانستيم عملکردي منسجم و منظم داشته باشيم. تمامي اين عوامل باعث شد که سازمان توسعه تجارت، طي مميزيهاي خود، شرکت دانا سپند را به عنوان تنها شرکت داراي رتبه يک مديريت تجارت در ايران انتخاب کند. اين موفقيت نتيجه يک سيستم مالي منظم، لجستيک دقيق، مارکتينگ حرفهاي و لطف خداوند است که توانستيم اين جايگاه را به دست آوريم.
شرکت دانا سپند چه استراتژيهايي را براي گسترش تجارت بينالمللي، بهويژه در بازار آفريقا اتخاذ کرده است؟
در اين زمينه، رويکرد ما بر پايه برنامهريزي منسجم و اعتمادسازي استوار است. صادرات محصولات متنوع خود اعم از شيميايي و غذايي را به مناطق مختلف قاره آفريقا از غرب و شرق تا مرکز گسترش دادهايم. استراتژي اصلي ما شامل حضور فعال در اين قاره و ايجاد ارتباط مستقيم با تجار محلي است. به همين منظور تيمي مستقر در آفريقا داريم که بهطور مداوم با مشترياني که از نمايشگاههاي بينالمللي و مارکتينگ ديجيتال جذب ميشوند، در تماس است. اين ارتباطات نزديک، جامعهاي تجاري و پويايي را با تجار آفريقايي شکل داده که به ايجاد روابط تجاري پايدار منجر شده است. يکي ديگر از استراتژيهاي ما، هدفگذاري خاص در برخي از بازارهاي آفريقا است. بهطور مثال، برند مووکس ما در حوزه شيميايي با محصولاتي نظير سود کاستيک توانسته در کشورهايي مانند اتيوپي و جيبوتي جايگاه ويژهاي پيدا کند. اين موفقيت به دليل کيفيت بالاي محصولات و خدمات لجستيک کارآمد حاصل شده است. بهطور کلي، در قاره آفريقا استراتژي اعتمادسازي بسيار اهميت دارد. بر اين باوريم که ايجاد اعتماد در ميان تجار آفريقايي، کليد موفقيت در اين بازار است.
تاکنون مهمترين دستاورد اين شرکت در زمينه گسترش تجارت در آفريقا چه بوده است؟
بزرگترين موفقيت اين شرکت، جايگاه تثبيتشده برندمان در اين قاره است. ادعا ميکنيم که پس از شرکتهاي بزرگي مانند ايرانخودرو و شيرينعسل، سومين شرکتي هستيم که محصولاتش در بازارهاي آفريقايي حضوري گسترده دارد. از نظر تنوع و وفور محصولات، چه در حوزه شيميايي و چه در حوزه غذايي، بعد از شيرينعسل دومين جايگاه را داريم. سفارشهاي تکراري و مستمر از مشتريان آفريقايي براي محصولات ما نشانهاي از اين موفقيت است. يکي ديگر از دستاوردهاي مهم ما، جلب اعتماد تجار آفريقايي است. اين اعتماد به حدي است که وقتي تجار آفريقايي به سفارتخانههاي کشورهاي خود در ايران مراجعه ميکنند و به دنبال فرصتهاي تجاري هستند، معمولا با مجموعه دانا ارتباط برقرار ميکنند و ما ميزبان آنها ميشويم. اين ارتباط نزديک و حمايت متقابل از سوي تجار آفريقايي، يکي از اصليترين عوامل موفقيت ما در اين بازار محسوب ميشود.
چگونه نيازها و الگوهاي مصرفي مشتريان در کشورهاي آفريقايي را شناسايي و براي آنها برنامهريزي ميکنيد؟
در اين زمينه تيم مستقر اين شرکت با بررسيهاي دقيق و رصد نيازهاي محلي توانسته به درک عميقي از نيازهاي اين بازار دست پيدا کند. اين نزديکي به بازار و ارتباط مستقيم با مشتريان، به ما کمک کرده تا محصولات خود را بر اساس نيازهاي مصرفکنندگان آفريقايي طراحي و عرضه کنيم و اين مساله نقش مهمي در تثبيت جايگاه برند ما در اين قاره داشته است. بازار آفريقا يکي از بازارهاي بکر، ناشناخته و بسيار پرپتانسيل براي تجار ايراني است و برخلاف تصور رايج که آفريقا قارهاي فقير و عقبمانده از تکنولوژي روز دنيا است، تجربه نشان داده که اين قاره در مسير توسعه قرار دارد و مردم آن به کيفيت محصولات اهميت زيادي ميدهند. آنها حتي اگر توانايي مالي بالايي نداشته باشند، ترجيح ميدهند که کالاهايي باکيفيت خريداري کنند، حتي با وزن يا اندازه کمتر. اين رويکرد نشاندهنده اين است که براي موفقيت در اين بازار، بايد به سليقه و نيازهاي مصرفکنندگان احترام گذاشت.
براي شرکتهاي ايراني، چه فرصتهايي در بازار آفريقا وجود دارد که هنوز به آنها توجه کافي نشده است؟
قاره آفريقا با توجه به روند توسعهاي که در پيش گرفته، فرصتي ايدهآل براي سرمايهگذاري و ايجاد روابط تجاري پايدار با تجار اين منطقه را فراهم کرده و اکنون زمان مناسبي براي ورود به اين بازار و بهرهبرداري از فرصتهاي آن است، اما بايد به اين نکته توجه داشت که برخي از محدوديتها، بهويژه در حوزههاي کلان و زيرساختي وجود دارد که ميتواند کار را دشوار کند. اين محدوديتها عمدتا از عهده تجار خارج است و نيازمند حمايت و همکاري دولتها و سياستگذاران است تا اين موانع برطرف شود. در مجموع، آفريقا با داشتن ظرفيتهاي گسترده، بازارهايي رو به رشد و تمايل مصرفکنندگان به کالاهاي باکيفيت، ميتواند يکي از بهترين گزينهها براي تجار ايراني باشد، مشروط بر اينکه با برنامهريزي دقيق، شناخت کامل از فرهنگ و نيازهاي محلي و همچنين حمايتهاي لازم از سوي دولتمردان به اين بازار ورود کنند.
از ديدگاه شما مهمترين چالشهاي ورود به بازارهاي آفريقايي چيست؟
چالشهاي اصلي ورود به بازار آفريقا براي تجار ايراني، چند بُعد دارد که بايد با برنامهريزي دقيق و اقدامات عملي برطرف شود. بزرگترين چالش، مدت زمان رسيدن کالاها به مقصد است. حتي با يک تيم لجستيک حرفهاي، کشتيراني کارآمد و برنامهريزي منظم، زمان حمل کالا به کشورهاي آفريقايي بهطور متوسط حدود 5 ماه طول ميکشد. اين مدتزمان طولاني ميتواند روند تجارت را کُند کرده و برنامهريزي تجار را با مشکل مواجه کند. يکي ديگر از مسايل مهم، زيرساختهاي ناکافي در برخي از کشورهاي آفريقايي است. اين زيرساختها ممکن است که باعث تاخير در ترخيص کالا از گمرکات شود. علاوه بر اين، مشکلات مرتبط با ترانسفر پول و سيستمهاي بانکي، يکي از موانع جدي تجارت با اين قاره است. بانکهاي آفريقايي، به ويژه در تعامل با بانکهاي اماراتي يا اروپايي، اغلب با محدوديتهايي مواجه هستند که انتقال پول را دشوار ميکند. همچنين در بسياري از موارد، کالاها تنها پس از تسويه مالي اجازه ترخيص پيدا ميکنند که اين موضوع زمان بيشتري را به فرآيند اضافه ميکند.
مسيرهاي حملونقل نيز يکي از چالشهاي بزرگ است. به عنوان مثال، ارسال کالا از ايران به قاره آفريقا معمولا از بندرعباس انجام ميشود که نياز به دور زدن کل قاره دارد که اين موضوع باعث افزايش زمان و هزينه ميشود. در حال حاضر برخي از شرکتها براي کاهش زمان ارسال، کالاها را به صورت زميني به مرسين ترکيه ارسال کرده و از آنجا به شمال آفريقا منتقل ميکنند، اما براي بهبود اين وضعيت، ايجاد خطوط کشتيراني مستقيم و پلهاي ارتباطي مناسب با کشورهاي هدف در آفريقا ضروري است.
به منظور رفع اين چالشها چه تدابيري بايد اتخاذ شود؟
يکي از راهکارها براي رفع اين چالشها، ايجاد انبارهاي محلي در کشورهاي استراتژيک است. به عنوان مثال، کشورهاي اتيوپي و جيبوتي به دليل موقعيت استراتژيک ميتوانند به عنوان هاب منطقهاي عمل کنند. اين انبارها امکان ارسال سريعتر کالا به ساير مناطق را فراهم ميکنند. همچنين برقراري خطوط کشتيراني مستقيم يکي ديگر از راهکارها است؛ اگرچه از نظر جغرافيايي ممکن است که چالشبرانگيز باشد، اما با برنامهريزي و سرمايهگذاري ميتوان زمان حمل کالا را به شکل قابلتوجهي کاهش داد. علاوه بر اين، تقويت زيرساختهاي بانکي و مالي راهکار ديگر است، زيرا ايجاد همکاري نزديکتر با بانکهاي بينالمللي و يافتن راهحلهاي جايگزين براي انتقال پول ميتواند بخش زيادي از مشکلات را برطرف کند. در نهايت، موفقيت در تجارت با آفريقا نيازمند برنامهريزي منظم و استمرار در روابط تجاري است. ارسال مداوم کالاها، حتي با پذيرش زمان طولاني در ابتدا، ميتواند به ايجاد يک روند روتين و اعتمادسازي با تجار آفريقايي کمک کند. با سرمايهگذاري در اين حوزهها و بهرهگيري از فرصتهاي موجود، اين چالشها قابل مديريت خواهند بود.
عملکرد کشتيراني جمهوري اسلامي ايران به عنوان يکي از مهمترين بازوهاي لجستيکي کشورمان چگونه بوده است؟
اين نهاد ميتواند با برنامهريزي دقيقتر و ايجاد هماهنگي بهتر، فرآيند حملونقل کالاهاي ايراني را به مقاصد مختلف تسهيل کرده و به ارتقاي جايگاه ايران در بازارهاي جهاني کمک کند. در حال حاضر کشتيراني از لحاظ هزينه، يکي از ارزانترين مسيرهاي حملونقل براي تجار ايراني است که اين مزيت هزينهاي، نقش مهمي در حفظ رقابتپذيري کالاهاي ايراني ايفا ميکند. با اين حال برخي از چالشها و کاستيها در عملکرد آن وجود دارد که نيازمند اصلاح و بهبود است. يکي از مهمترين اين مسايل، عدم وجود برنامهريزي منظم و دقيق است که گاهي باعث تاخير در ارسال و دريافت کالاها ميشود. براي مثال، در حوزه صادرات محصولاتي مانند کاستيک سود پرک به اروپا، ايران مزيت رقابتي بسيار بالايي دارد، اما بينظمي در زمانبندي کشتيراني و مشکلات مرتبط با گمرکات و بنادر، اين مزيت را تحتالشعاع قرار ميدهد. يکي ديگر از مشکلاتي که گاهي در فرآيند حملونقل ديده ميشود، تاخير در حرکت کشتيها است که گاهي اوقات قبل از رسيدن کالا به کشتي و گاهي پس از بارگيري رخ ميدهد. براي مثال، ممکن است که کالاها در انبارهاي بندر به مدت طولاني منتظر بمانند و اين موضوع علاوه بر افزايش هزينههاي انبارداري، باعث کاهش توان رقابتي کالاها در بازارهاي هدف ميشود.
براي بهبود اين وضعيت چه پيشنهادي داريد؟
پيشنهاد ميشود که کشتيراني جمهوري اسلامي ايران با ديگر شرکتهاي کشتيراني همکاري نزديکتري داشته باشد يا حتي به ايجاد مشارکتهاي بينالمللي بپردازد. اين اقدام ميتواند مسيرهاي حملونقل را متنوعتر و زمانبنديها را دقيقتر کند. علاوه بر اين، هماهنگي بيشتر بين کشتيراني و گمرکات و بنادر، به ويژه در زمينه کالاهاي خاص مانند مواد شيميايي و خطرناک، ميتواند به کاهش تاخيرها و افزايش کارايي منجر شود. در نهايت، اگر کشتيراني فرآيندهاي خود را بهبود بخشد و در هماهنگي با ساير نهادهاي مرتبط، برنامهريزي دقيقتري داشته باشد، ميتواند به تجار ايراني در حفظ و حتي تقويت جايگاه رقابتيشان در بازارهاي بينالمللي کمک کند. در اين ميان، کشتيراني جمهوري اسلامي ايران ميتواند به عنوان يک تسهيلکننده مهم عمل کند و در صورت نبود مديريت مناسب، به مانعي در مسير رقابتپذيري تبديل شود.
اشاره کرديد که برخي از زيرساختها در خود آفريقا وجود ندارد و در حوزه حملونقل يا در حوزه مالي، باعث بروز مشکلاتي ميشود و در نهايت بر مديريت صادرات هم تاثير ميگذارد. در اين بازه زماني، نقش اتاق بازرگاني چقدر ميتواند موثر باشد؟
خوشبختانه اتاقهاي بازرگاني از جمله اتاق ايران، اتاق تهران و اتاقهاي مشترک ايران و آفريقا، فعاليتهاي خوبي را آغاز کردهاند. عزم جدي مسئولان اين اتاقها براي کمک به توسعه روابط تجاري کاملا مشهود است و نقش آنها در تسهيل تجارت و توسعه زيرساختهاي لازم بسيار موثر خواهد بود. از سوي ديگر، کشورهاي آفريقايي به جز چند کشور خاص، در حال تلاش براي ايجاد زيرساختهاي لازم هستند که اين تغييرات بهويژه پس از جنگ اوکراين و مشکلات ناشي از انتقال محصولات وابسته به انرژي به قاره آفريقا، شتاب بيشتري گرفته است. همچنين جنگ يمن و محدوديتهاي مربوط به انتقال کشتيها از اين منطقه به آفريقا براي تامين مواد غذايي، باعث شده که کشورهاي آفريقايي به فکر ايجاد زيرساختهاي جديد و همچنين افزايش توليد داخلي خود بيافتند. اين تحولات نشان ميدهد که زيرساختسازي در اين قاره، هرچند زمانبر، اما اجتنابناپذير است. اتاقهاي بازرگاني ميتوانند در اين بازه زماني، با توجه به پتانسيلها و مزيتهاي رقابتي کالاهاي ايراني در قاره آفريقا، نقش تسهيلکنندهاي ايفا کنند و شرايطي را فراهم کنند که ورود کالاهاي ايراني به اين بازارها با سرعت و کيفيت بهتري انجام شود و سپس زمينه براي گسترش حضور ساير کالاها فراهم شود. بايد توجه داشت که ايجاد زيرساختها در قاره آفريقا يک فرآيند بلندمدت است و نياز به مشارکت و همکاري نزديک دارد که در اين ميان، صادرات خدمات فني و مهندسي از ايران به قاره آفريقا ميتواند يکي از بهترين راهکارها باشد. به جاي تمرکز صرف بر صادرات محصولات نهايي، مشارکت در پروژههاي زيرساختي مانند ساخت اسکلهها و بنادر، ميتواند براي هر دو طرف سودمند باشد. تيمهاي فني و مهندسي ايران ميتوانند در توسعه اين زيرساختها نقش کليدي ايفا کنند و از اين طريق، روابط تجاري را گسترش دهند و زمينه براي صادرات کالاهاي نهايي نيز فراهم شود؛ بنابراين صادرات خدمات فني و مهندسي با توجه به شرايط کنوني، نهتنها امکانپذير است، بلکه يک استراتژي موثر و آيندهنگرانه خواهد بود.