به گزارش پایگاه خبری دنیای سرمایه گذاری آنلاین؛ «ضرورت» عاملي نيست که از بيرون به پديدهاي تحميل شود که در آن صورت اجبار است، نه ضرورت. «ضرورت»، يک عامل دروني بين دو پديده است که بنا بر نياز با همديگر پيوند ميخورند تا عملکرد بهتر و باکيفيتتري داشته باشند. بهکارگيري زيرساختهاي بلاکچين در برنامههاي توسعه پايدار، يک اجبار نيست، بلکه ضرورتي غير قابل انکار است. توسعه پايدار، افزايش کيفيت زندگي با توجه به تمامي ابعاد اجتماعي و محيطي است و بلاکچين سيستمي براي کمک به سياستگذاران و برنامهسازان با توجه به تمامي ابعاد دادهپردازي است. تغيير در بعد اجتماعي؛ يعني گذر از دورهاي به دوره ديگر. تغيير به مفهوم تحول کيفي، مترادف خواهد بود با مفهوم توسعه. تحول کيفي در تمامي ابعاد سازنده يک اجتماع برابر خواهد بود با توسعه پايدار. توسعه پايدار مديريت تغييرات اجتماعي در تمامي ابعاد با هدف افزايش کيفيت همه شاخصهاي زندگي شامل سياسي، فرهنگي، اقتصادي و محيطي و دستيابي به سبک زندگي باکيفيتتر از پيش است. فراهم کردن زمينهها و زيرساختهاي لازم براي چنين تحولي نيازمند برنامهريزي، مديريت، امکانات و شرايطي است که با توجه به ميزان تغييرات مورد نظر يا اعمال شده، بايد توسط سياستهاي توسعه فراهم آيند. لازمه سياستگذاري، داشتن شاخصها و دادههاي درست مرتبط با شاخصها است. جمعآوري، تحليل و تفسير دادههاي عظيم در تمامي ابعاد اجتماعي و انطباق اين دادهها با يکديگر براي تدوين برنامههاي توسعه صحيح بر مبناي افزايش توان کمي و کيفي جامعه هدف، امري بسيار سخت و در بعضي ابعاد ناممکن است. توسعه جرياني چند بُعدي است که براي دستيابي به اهداف آن بايد تمامي ابعاد را بتوان به روشني تبيين کرد. هر کدام از ابعاد توسعه مانند رودهايي هستند که در صورت به هم پيوستن غير اصولي ميتوانند تبديل به سيلي عظيم و ويرانگر شوند. تغيير، همواره منتج به تحولات باکيفيت مثبت نميشود و چهبسا در صورت عدم درک موضوع و نبود برنامهريزي درست و اهرمهاي کنترلي متناسب، منجر به فاجعه شود. برنامهريزي و اجراي برنامهها بايد مطابق با شرايط محيطي جامعه هدف باشد، در غير اين صورت توسط جامعه پذيرفته نميشود و نتايج غير قابل پيشبيني در پي خواهد داشت. ضروري است که براي جمعآوري دادهها، انطباق دادههاي مختلف با يکديگر و تحليل و تفسير آنها، از سيستمها و سازمانهايي استفاده شود که متکي بر دانش، فناوري و به دور از سوگيريهاي ذهني و تعصبات قشري و ايدئولوژيک باشند و بتوانند برنامه را با اهداف مورد نظر تطبيق و بهترين پيشنهادها را به نهادهاي سياستگذار و برنامهساز ارائه دهند. قابل اعتماد باشند و عملکردشان تحت تاثير عوامل و کنشگرهاي شبکه متفاوت و متناقض نباشد. در اين ميان، مهمترين عامل پيش برنده، يکپارچگي برنامه است. در جهاني که دادههاي عظيم (بيگ ديتا) از هر جهت به سوي برنامهريزان سرازير ميشوند و ميليونها ميليون داده مختلف و در مواردي متناقض در خصوص يک موضوع واحد در واحد زمان در شبکههاي جهاني جاري است. فناوري اطلاعات با تکيه بر روشهاي سنتي تحليل داده ناتوان از ارائه تفسيرهاي درست حتي در سطوح معمولي زندگي هستند. برنامهسازان نيازمند زيرساختهايي هستند که بتوانند يکپارچگي اطلاعات را با وجود تغييرات لحظهاي حفظ کنند و به دنبال آن بتوانند برنامههاي يکپارچه را پشتيباني کنند؛ اطلاعاتي که ضمن حفظ يکپارچگي، قابل اطمينان نيز باشند. فرآيند توسعه پايدار، نيازمند چشماندازي دقيق از اهدافي است که تدوين شدهاند و تبيين اهداف دقيق نيز نيازمند شناخت آنچه هست، آنچه ميخواهيم باشد و آنچه امکان دارد باشد، است. شناخت نيز فقط و فقط از طريق جمعآوري اطلاعات درست و پردازش درست اطلاعات به دست ميآيد. بلاکچين داراي ويژگيهايي است که ميتواند اهداف فوق را براي برنامهريزان و سياستسازان فراهم آورد. دفتر کل توزيع شده بلاکچين تضميني براي جمعآوري اطلاعات درست از منابع گوناگون است. روش ثبت دادهها در بلوکهاي بلاکچين، امکان تغيير و دستکاري دادهها را به صفر ميرساند؛ در نتيجه شما همواره اطمينان داريد که توالي تاريخي دادهها کاملا رعايت ميشود و از دستبرد و دستکاري مصون است. اطلاعات در بلاکچين همواره شفاف و در دسترس است. سيستم افشاسازي و گزارشگيري برخط بلاکچين، تضميني براي دستيابي به گزارشات دقيق و منظم است. پروتکل بلاکچين ميتواند بهگونهاي برنامهريزي شود که در انطباق برنامههاي مختلف و فناوريهاي ديگر مانند بيگ ديتا، هوش مصنوعي و ديگر برنامههاي نوين، دستاندرکاران را از يکپارچگي گزارشها و برنامهها مطمئن سازد.
علي پاکباختهگان زنجاني مدير خانه بلاکچين ايران
انتهای پیام/