دکتر امير بيات ترک، از حدود 5 سال پيش به عنوان معاون توسعه بازار گروه کشتيراني جمهوري اسلامي ايران مشغول به فعاليت است. وي پيش از اين، در حوزههاي مختلفي از جمله صنعت، معدن، بانکداري و نفت و گاز فعاليت داشته و مدتي هم معاون وزير صمت و رييس هيات عامل ايدرو بوده و در مجموعههاي مختلفي بهعنوان مديرعامل يا عضو هيات مديره فعاليت کرده است. بيات که عضو هيات علمي دانشگاه است، در سال 1398 به کشتيراني ملحق شد و مسئوليت معاونت توسعه بازار اين مجموعه را بر عهده گرفت. اين مقام مسئول در گفتوگو با ما معتقد است که قاره آفريقا بازار بسيار خوبي براي تجارت و صادرات تجار ايراني است، اما سهم ايران در اين حوزه همچنان ناچيز و کمرنگ است. به گفته وي تجارت دريايي ايران با کشورهاي آفريقايي نيازمند برنامهريزي و گسترش همکاريها است. مشروح اين مصاحبه به نظر خوانندگان ارجمند ميرسد.
بخش معاونت توسعه بازار کشتيراني چه وظايفي را بر عهده دارد و چه اقداماتي انجام ميدهد؟
توسعه بازار، همانطور که از نامش پيداست، گسترش بازارها را دنبال ميکند. اين بخش حتي در موضوع توسعه ناوگان نيز نقش دارد؛ به اين معنا که زماني که قصد تغيير يا خريد شناورهاي جديد و اسکرپ کردن شناورهاي قديمي را داريم، شرايط بازار و جهتگيري آن را بررسي و بر اساس آن تصميمگيري ميکنيم. خريد شناورهاي جديد با نيازمنديهاي بازار تنظيم ميشود و اين موضوع حتي بر بخش فني نيز اثر ميگذارد. بهطور کلي، توسعه بازار به شناسايي و بهرهبرداري از بازارها و فعاليتهاي جديد ميپردازد. در سطح بينالمللي، مناطقي که تجار در آنها بارهايي دارند که ميتوانند هزينههاي اقتصادي حمل کشتيها را پوشش دهند، بررسي ميکنيم. در حوزه داخلي نيز نيازهاي تجار را دنبال کرده و براي رفع آنها و ايجاد مسير حملونقل تلاش ميکنيم.
در چند سال اخير، گسترش بازارهاي بينالمللي را با ايجاد دفاتر منطقهاي در نقاط مختلف جهان دنبال کرده تا خدمات خود را بهصورت نزديکتر به تجار ارائه دهيم. در بُعد داخلي نيز با توجه به نيازهاي موجود، روشهاي حملونقل و ارائه خدمات خود را تغيير دادهايم تا تجار و بازرگانان امور بازرگاني خود را راحتتر انجام دهند. بهتازگي نيز در راستاي لجستيک شدن گروه کشتيراني جمهوري اسلامي ايران، شرکتي چندوجهي تاسيس کردهايم که حملونقل ترکيبي را پوشش ميدهد. به اين ترتيب، تمام فعاليتهاي گروه کشتيراني بر اساس خرد جمعي و نياز بازار در حال انجام است. عمليات کشتيراني جمهوري اسلامي ايران با ديدهباني معاونت توسعه بازار و انتقال اطلاعات و نيازهاي تجار از طريق سيستمهاي CRM و دفاتر نمايندگي پيش ميرود. اين معاونت نقشي کليدي در شناخت نيازهاي بازار، انتقال آن به بخش عمليات و تامين نيازهاي مشتريان دارد و تمامي فعاليتها در اين چارچوب هماهنگ ميشود.
در حال حاضر وضعيت کشتيراني کشورمان چگونه است و چه استراتژيها و برنامههايي براي توسعه کشتيراني و حملونقل دريايي در نظر داريد؟
کشتيراني جمهوري اسلامي ايران در حال حاضر داراي 142 فروند شناور با ظرفيتي حدود 5 ميليون دِتوِيت است و بر اساس طبقهبنديهاي جهاني رتبه هفدهم را در جهان دارد. با اين ظرفيت ناوگاني، بخش قابل توجهي از حملونقل بار دريايي کشور، بهويژه در حوزه کانتينر، توسط کشتيراني جمهوري اسلامي ايران انجام ميشود. البته رقابت در اين حوزه بسيار شديد است و رقباي داخلي و خارجي به اين عرصه وارد شدهاند. در حوزه فله، متاسفانه شرکتهاي بازرگاني دولتي ايران و پشتيباني امور دام که زيرمجموعه وزارت جهاد کشاورزي ميباشند، محمولات وارداتي خود را با شناورهاي خارجي انجام ميدهند، اما تلاشهايي انجام دادهايم تا بخشي از نيازهاي کشور را تامين کنيم. کشتيراني جمهوري اسلامي ايران بزرگترين ناوگان در خاورميانه به شمار ميرود و با رتبه هفدهم جهاني، جايگاه قابل توجهي در خطوط کشتيراني جهان دارد. اين شرکت، با قدمتي حدود 58 سال، بهعنوان يکي از قديميترين خطوط کشتيراني، همچنان فعاليت خود را ادامه ميدهد و نام آن بهعنوان يک برند معتبر در ذهن مردم جا افتاده است.
در خصوص سند راهبردي 5 ساله که تدوين کردهايد، توضيح دهيد.
کشتيراني جمهوري اسلامي ايران از سال 1398 که بنده به اين مجموعه ملحق شدم، يک سند راهبردي 5 ساله تدوين کرده است. اين سند براي بازه زماني 1399 تا 1403 برنامهريزي شده بود و تمام معاونتها و شرکتهاي تابعه بر اساس اين برنامه، فعاليتهاي خود را با شاخصهاي مشخص دنبال کرده و تحت نظارت قرار گرفتهاند. اين سند راهبردي هر سال بهصورت پويا و دايناميک بازنگري و اصلاح ميشود، بهطوري که در سال 1403، سند راهبردي افق 1407 را نيز تدوين و نهايي کرده و بهزودي آن را ابلاغ خواهيم کرد. اين سند شامل تمامي اقدامات و فعاليتهايي است که شرکتهاي زيرمجموعه در زمينه ارائه خدمات، تعميرات و نگهداري، تامين منابع مالي، تامين نيروي انساني و پشتيباني بايد انجام دهند. همچنين شاخصهايي که در هر شرکت بايد رصد و اندازهگيري شود نيز در اين سند گنجانده شده است. سند راهبردي 5 ساله، عمدتا بهصورت کمي طراحي شده و بيشتر شامل جداولي است که در آن تمام اطلاعات مربوط به ميزان حمل بار، سودآوري و شاخصهاي عملکرد و اهداف کمي هر شرکت مشخص شده که شاخصها تماما رو به رشد طراحي شدهاند. بهعنوان مثال، اگر ميزان حمل بار را بهعنوان يک شاخص در نظر بگيريم، هدف ما اين است که از 650 هزار تييو، به يکميليون و 200 هزار تييو در افق 1406 برسانيم. امسال در سال 1403 نيز اميدواريم که حدود 900 هزار تييو را پوشش دهيم. وقتي ميگوييم که در برنامه خود ميخواهيم به 900 هزار تييو برسيم، بايد الزامات آن نيز تامين شود که ارتباط با مشتريان، تامينکنندگان، تامين سوخت، تعميرات و نگهداري شناورها و برنامهريزي حرکت آنها از مبادي به مقاصد مختلف را شامل ميشود. همه اين موارد بهصورت زنجيروار در گروه کشتيراني برنامهريزي شده است. اين سند راهبردي، يکي از دقيقترين و جامعترين اسناد در ايران و کاملا منحصربه فرد است و ماهانه با اعداد و ارقام دقيق کنترل ميشود. جلسات ارزيابي عملکرد هر 3، 6 و 9 ماه برگزار ميشود و اعضاي هياتمديره، مديران عامل و مديران مياني شرکتها بر اساس همين سند عملکرد خود را ارزيابي ميکنند. اين سند در حقيقت برنامه بودجه ساليانه شرکتها نيز محسوب ميشود. براي هر سال برنامه بودجه دقيق تدوين شده است، اما با گذر زمان و نزديک شدن به سال هدف، متناسب با شرايط موجود بازنگريهايي انجام ميشود. بهعنوان مثال، سند افق 1406 که اکنون تدوين و به چاپ رسيده است، زماني که به سال 1406 برسيم، مجددا بازنگري و متناسب با وضعيت آن زمان، تغييرات جزئي در حدود 10 درصد اعمال و ابلاغ خواهد شد. اين سند به عنوان يک ابزار مديريتي براي کنترل عملکرد شرکتها طراحي شده و به همين دليل در حوزه برنامهريزي راهبردي و استراتژيک کار بزرگي انجام دادهايم.
اين سند 5 ساله داراي چه ويژگيهايي است؟
ويژگي خاص اين سند اين است که برخلاف بسياري از شرکتها که سندهاي راهبردي خود را صرفا بهعنوان يک زينت در کتابخانهها نگه ميدارند، اين سند بهطور فعال در تمام سطوح مديريتي مورد استفاده قرار ميگيرد. اين سند راهبردي بهطور عملياتي مورد استفاده قرار ميگيرد و هر هفته بهروز ميشود. مديران ما بهطور مداوم به آن مراجعه ميکنند تا بررسي کنند که آيا به اهداف تعيينشده رسيدهاند يا خير و در صورتي که عقبافتادگي وجود داشته باشد، براي جبران آن اقدام کنند. اين سند بهطور مستمر و بر اساس شرايط محيطي تغيير ميکند و بهعنوان يک راهنماي عملياتي و قطب نما براي مديران عمل ميکند. در کشتيراني با اين سند راهبردي، نقشه راهي را تهيه کردهايم که چشمانداز روشني را براي رسيدن به اهداف ترسيم ميکند. اين سند بهعنوان مبناي کنترل عملکرد مديران، از سطح مديران عامل گرفته تا مديران مياني و رؤساي بخشها، قرار دارد و همه مديران شرکتها با استفاده از اين سند، خود را با اهداف و شاخصهاي تعيينشده تطبيق ميدهند تا از آن عقب نمانند.
در حال حاضر چه چالشها و مشکلاتي در حوزه حملونقل و کشتيراني وجود دارد؟
بهرغم تمام پيشرفتها و دستاوردهاي اخير، همچنان مشکلات و چالشهايي در حوزه حملونقل وجود دارد که ميتواند کار را براي همکاران ما دشوار کند که ميتوان به نوسانات نرخ ارز و کمبود سوخت کم سولفور اشاره کرد که ميتواند تاثير زيادي بر هزينهها و خدمات حملونقل داشته باشد. همچنين تغييرات و نوسانات در قوانين و مقررات که بهطور پيوسته ممکن است توسط نهادهاي مختلف صادر شود و بهطور ناگهاني لازمالاجرا باشد، از ديگر چالشهاي بزرگ در اين حوزه است. اين تغييرات ميتواند به ابعاد مختلف خدمات حملونقل و نيازهاي مشتريان آسيب بزند، بهخصوص زماني که بهطور کامل به نيازهاي مشتريان توجه نميشود و قوانيني که به لحظه تغيير ميکنند، مشکلاتي را به وجود مي آورد که پيشبيني آنها دشوار است. مسايل و مشکلات را مي توان به دو دسته بينالمللي و داخلي تقسيم کرد. در حوزه بينالمللي، تحريمها اثر بسياري گذاشته است، بهگونهاي که در برخي بنادر دنيا، از ورود کشتيهايي که پرچم جمهوري اسلامي ايران را حمل ميکنند، ممانعت ميشود. وقتي چنين اتفاقي ميافتد، عملا تجار نميتوانند بار خود را جابهجا کنند و رد و بدل شدن منابع مالي بين تجار و بانکها، امکانپذير نميشود؛ بنابراين تحريمها يک مشکل فراگير و عمومي است، اما کشتيراني جمهوري اسلامي ايران با استفاده از فرآيندها و روشهاي خاص خود سعي کرده که اين تحريمها را دور بزند و بهنوعي خنثي کند. در اين راستا، اين شرکت توانسته در حوزه حملونقل و لجستيک خدمات خود را به شرکتهاي داخلي ارائه دهد و محمولات آنها را جابهجا کند. در داخل کشور نيز چالشهايي وجود دارد که يکي از آنها مسايل زيرساختي است. اين در حالي است که در بنادر به تجهيزات کاملتري نياز داريم. نحوه ورود شناورها و تخليه و بارگيري آنها نياز به زيرساختها و تجهيزات مناسب دارد، اما اين تجهيزات در ايران و در بنادر ما بهطور کامل وجود ندارد.
کشتيراني جمهوري اسلامي ايران به منظور رفع اين چالشها چه اقداماتي انجام داده است؟
خوشبختانه کشتيراني جمهوري اسلامي ايران در سال گذشته قراردادهايي با سازمان بنادر منعقد کرده است. بهعنوان مثال، ما قرارداد اسکله شماره يک را در بندر چابهار با سازمان بنادر بستيم و بهعنوان يکي از پيمانکاران فرعي شرکت آيپيجيال فعاليت ميکنيم. شرکت آيپيجيال يک شرکت هندي است که سالها پيش قرارداد خود را منعقد کرده بود، اما تاکنون در بندر چابهار حضور نداشت. حالا طبق قراردادي که با اين شرکت داريم، فعاليتهاي خود را آغاز کرده و دفاتر خود را در آنجا راهاندازي کردهايم. کشتيهاي اقيانوسپيماي که از چين و هند به سمت بندرعباس ميآمدند، اکنون براي تخليه و بارگيري در بندر چابهار پهلوگيري ميکنند و به اين ترتيب، شرق کشور را از طريق اين بندر پوشش ميدهيم. البته هنوز زيرساختهاي کاملي در آنجا وجود ندارد. به عنوان مثال، ريل زاهدان به چابهار که بايد راهاندازي شود، کمک بزرگي به حملونقل شرق کشور خواهد کرد. با توجه به اين موضوع ميتوانيم محمولههايي که براي شرق کشور است را به جاي اينکه به بندرعباس منتقل کنيم، از چابهار توسط ريل و جادهاي که بايد ايجاد شود، توزيع کنيم. در حوزه گمرک، به نظر مي رسد که بايد فعاليتهاي بيشتري انجام و قوانيني وضع شود. حتي در حوزه ترانزيت، يکي از مشکلات ما در کريدور و ترانزيت، گمرکات هستند که بايد به پلمپ گمرک مبدا احترام بگذاريم. اگر قرار است که بيمهاي در نظر گرفته شود، بايد بيمهاي معقول باشد و محمولههاي ترانزيتي را تسهيل کنيم تا از مبدا خارج از کشور به راحتي ترانزيت شود و به کشورهاي ثالث منتقل شود.
در حوزه تامين سوخت، چه مشکلات و چالشهايي وجود دارد؟
نياز سالانه ما در حوزه تامين سوخت حدود 500 هزار تن است، اما سوختي که تحويل ميگيريم کمتر از اين مقدار است. با وجود اين، از وزارت نفت تشکر ميکنيم، چراکه توانستند مطابق قوانين IMO در سال 2020 که ميزان سولفور سوخت را به نيم درصد کاهش ميداد، سوخت کم سولفور مورد نياز کشتيها را توليد کنند و اين گام مهمي در راستاي کمک به کشتيراني بود. درخواست ما از وزارت نفت اين است که کميت سوخت را افزايش دهند، زيرا نياز ما و شرکت ملي نفتکش همچنان بالا است. همچنين پيشنهاد ميکنيم که توليد سوخت کم سولفور در پالايشگاههاي جنوب کشور انجام شود. اکنون سوخت در مرکز کشور، توليد و سپس به جنوب منتقل ميشود که اين فرآيند شامل حمل نفت خام از جنوب به مرکز براي پالايش و توليد سوخت کم سولفور و بازگشت دوباره آن به جنوب است. اين رويه نهتنها منطقي به نظر نميرسد، بلکه باعث استهلاک زيرساختها و افزايش هزينههاي توليد ميشود. توليد سوخت کم سولفور در همان جنوب کشور ميتواند هزينهها و مشکلات مربوط به حملونقل را کاهش دهد.
در حوزه زيرساختها و قوانين مرتبط چه وضعيتي حاکم است؟
در اين حوزه نياز به توجه بيشتري داريم. در شمال کشور، کاهش نزولات جوي و پايين آمدن سطح آب درياي خزر، بهويژه به دليل کاهش ورودي آب از رود ولگا در روسيه، موجب کاهش عمق آب در بنادر شده است. اين مساله باعث ميشود کشتيهايي که ظرفيت بارگيري 4 هزار تن دارند، به دليل کاهش عمق بنادر مجبور شوند، تنها 3 هزار تن بار بزنند که به معناي از دست رفتن 20 تا 40 درصد ظرفيت بارگيري است. براي حل اين مشکل نياز به لايروبي بنادر و تامين تجهيزات مناسب براي لايروبي داريم. همچنين لازم است، سيلوهايي براي نگهداري غلات وارداتي ايجاد شود. هرچند جاي قدرداني دارد که سال گذشته خط ريلي رشت به بندر انزلي راهاندازي نشده بود، اما اکنون خط کاسپين فعال است و اميدواريم اين خط به بندر انزلي و آستارا نيز امتداد يابد و تکميل شود. اين توسعه ريلي امکان حمل مستقيم سيمان از شاهرود به بندر کاسپين را فراهم کرده و از اين طريق صادرات سيمان به روسيه نيز تسهيل شده است. اين اقدام کمک شاياني به بهبود حملونقل داخلي کشور کرده است.
با توجه به پتانسيلهاي اقتصادي آفريقا، وضعيت فعلي تجارت دريايي ايران با کشورهاي آفريقايي چگونه است و معاونت توسعه بازار چه برنامههايي براي گسترش اين همکاريها دارد؟
قاره آفريقا بازار بسيار وسيعي براي تجارت و صادرات تجار ايراني است، اما متاسفانه سهم ايران در اين حوزه همچنان ناچيز و کمرنگ است. وضعيت فعلي تجارت دريايي ايران با کشورهاي آفريقايي بهگونهاي است که نياز به برنامهريزي و گسترش همکاريها بيش از پيش احساس ميشود. قاره آفريقا در سال 2023 بهطور ويژه مورد توجه قدرتهاي بزرگ جهاني از جمله چين قرار گرفت. در همين راستا، چين با برگزاري اجلاسي مهم در سال 2024 که سران کشورهاي آفريقا را گرد هم آورد، وعده کمکهاي گستردهاي را به اين قاره داد و هدف خود را توسعه آفريقا اعلام کرد. اين نگاه خاص کشورهاي بزرگ به آفريقا، براي ما نيز سيگنال مهمي است که اين قاره با منابع طبيعي غني و فرصتهاي اقتصادي فراوان ميتواند بستري مناسب براي توسعه فعاليتهاي تجاري ايران باشد. با توجه به گستردگي قاره آفريقا، نميتوانيم تنها يک منطقه از آن را بهعنوان هاب ارتباطي در نظر بگيريم، بر همين اساس آفريقا را به سه بخش شمال، شرق و غرب تقسيم کردهايم تا کشتيهايمان را بر اساس مسيرهايي مشخص به اين مناطق گسيل کنيم. در شمال آفريقا، دفتر منطقهاي خود را ايجاد کردهايم و ضمن حضور مديران و کارشناسان بازرگاني و عملياتي ميتوان گفت که يکي از بزرگترين توسعههايي که کشتيراني جمهوري اسلامي ايران در سالهاي اخير انجام داده، ايجاد دفاتر منطقهاي در شمال و شرق آفريقا بوده است. مسيرها و کريدورهاي حملونقل دريايي نيز طراحي و عملياتي شدهاند، بهطوري که از هند و چين به آفريقا و همچنين از ايران به آفريقا مسيرهاي جديدي را ايجاد کردهايم و نيازمنديهاي تجار نيز در حال برطرف شدن است. طبيعتا کشتيراني در جايي وارد ميشود که تجار ابتدا حضور داشته باشند و قراردادهاي خود را منعقد کنند. پس از انجام اين مرحله، ما وارد عمل ميشويم. حال اين پرسش مطرح ميشود که وقتي تاجري قرارداد خود را منعقد ميکند، چگونه بايد بار خود را منتقل کند؟ ما براي اين موضوع نيز راهحل داريم و با امکانات وسيعي که در کشتيراني فراهم کردهايم، اين نويد را به تجار ميدهيم که حتي اگر تنها يک کانتينر 20 فوت بار داشته باشند، آن را حمل خواهيم کرد. با ايجاد تراستيها و شبکهاي گسترده، حتي اگر از کشتيهاي خودمان استفاده نکنيم، با همکاري خطوط ديگر، بار تجار را منتقل ميکنيم و از يک کانتينر کوچک تا يک کشتي با ظرفيت 14000 TEU را بر اساس نياز تجار برنامهريزي و حمل ميکنيم. از تجار عزيز تقاضا داريم که به فعاليت حرفهاي خود ادامه دهند و در صورت نهايي شدن قراردادهايشان با مراجعه به دفاتر ما، آمادگي حمل محمولات آنها به نقاط مختلف وجود دارد.
با توجه به زيرساختهاي محدود در بسياري از کشورهاي آفريقايي، چه برنامههايي براي افزايش توان لجستيک و پشتيباني کشتيراني در اين منطقه داريد؟
زيرساختهاي حملونقل و لجستيک در بسياري از کشورهاي آفريقايي به دليل توسعهنيافتگي محدود است و اين موضوع بهطور مستقيم مراودات تجاري را با مشکل مواجه ميکند. برنامهريزيهايي براي افزايش توان اين بخش انجام شده تا ارتباطات تجاري روانتر شود. در حوزه لجستيک؛ مبدا، مقصد و وسيله حملونقل سه عامل اصلي هستند. اگر مبدا را ايران در نظر بگيريم، امکانات مناسبي در سازمان بنادر، بهويژه بندرعباس فراهم است و مشکلي از نظر ارسال محمولهها وجود ندارد. اما در بنادر آفريقايي به دليل ضعف زيرساختها مانند جرثقيلها، انبارها و ساير امکانات بندري، چالشهاي جدي ايجاد ميشود. نبود اين تجهيزات باعث ميشود کشتيها نتوانند بهراحتي پهلوگيري کنند و عمليات تخليه و بارگيري با مشکل مواجه شود. چندي پيش، از طريق وزارت امور خارجه مکاتباتي انجام داديم تا مشکلات يکي از بنادر آفريقايي را حل کنيم. اين مکاتبات با سفارت ايران در آن کشور پيگيري شد و در حوزه نرمافزاري، تغييراتي ايجاد شد که تا حدي به تسريع خدمات کمک کرد. اما مساله اصلي همچنان به کمبود تجهيزات فيزيکي مربوط ميشود. بدون وجود جرثقيلها و امکانات بندري مناسب، راهحل دائمي نميتوان پيدا کرد و سرمايهگذاريهاي بيشتري در اين زمينه نياز است. در گذشته تجربه موفقي در بندر آستاراخان داشتيم و با سپردن بخشي از سرمايهگذاريها، امکانات مناسبي براي حملونقل درياي خزر فراهم کرديم، اما محدوديت منابع مالي مانع از تکرار اين تجربه در بنادر ديگر ميشود و نياز به تعامل و همکاري بيشتري با دولتها و وزارت امور خارجه احساس ميشود تا اين مشکلات بهطور ساختاري حل شود.
نقش کشتيراني در توسعه روابط تجاري بين ايران و آفريقا چيست و در اين رابطه چه همکاريهايي بين شما و نهادهاي تجاري دولتي و خصوصي وجود دارد؟
در حوزه توسعه روابط تجاري، همکاريهايي با نهادها و ارگانهاي دولتي براي تقويت ارتباطات اقتصادي ايران با قاره آفريقا و ساير کشورها در حال انجام است که اين همکاريها در راستاي ايجاد زيرساختهاي مناسب و تسهيل مراودات تجاري طراحي شدهاند و با تداوم تلاشها و سرمايهگذاريهاي هدفمند ميتوان به نتايج بهتري دست يافت.
همانطور که اشاره شد، کشتيراني در خط مقدم حملونقل قرار دارد و تمام ارتباطات لازم براي اين بخش را برقرار ميکند، اما نقش تجار در مناسبات سياسي بسيار حياتي است. تلاش کردهايم با برقراري ارتباط با وزارتخانههاي مختلف، روابط ميان ايران و ساير کشورها را تقويت کنيم. اين روابط به شکل دوجانبه و سهجانبه بوده و نقش مهمي در تسهيل تجارت ايفا کرده است. از اتاقهاي بازرگاني نيز خواستهايم که با توجه به تاثير قابلتوجهشان در ايجاد ارتباطات، در اين فرآيند مشارکت بيشتري داشته باشند. تعاملات بسيار خوبي در اتاقهاي بازرگاني وجود دارد که فراتر از مسايل سياسي، بر پايه مودت و دوستي شکل گرفته و ميتواند نقش بهسزايي در توسعه حملونقل و برقراري ارتباطات موثر ايفا کند، به همين دليل تلاش ما بر اين است که از ظرفيتهاي موجود براي افزايش ارتباط ميان کشتيراني و تجار استفاده کنيم و به بهترين شکل در خدمت آنها باشيم.
وسخن آخر…
با توجه به قدمت کشتيراني و جايگاه برجستهاي که اين سازمان در بازار به خود اختصاص داده، خدمات مناسبي به مشتريان ارائه کرده و خوشنامي آن سبب شده که بازار را در اختيار داشته باشد، با اين حال نبايد فراموش کرد که بازار حملونقل، رقابتي است و براي حفظ و افزايش مشتريان بايد برنامهريزي دقيق و هدفمندي صورت گيرد. در همين راستا، بخشي به نام CRM يا رضايتمندي مشتريان در کشتيراني در حال راهاندازي است که با هدف جمعآوري نيازهاي مشتريان و ارائه خدمات متناسب با آنها فعاليت ميکند. يکي از موضوعات اصلي در اين زمينه بحث قيمت است. تلاش ما همواره بر اين بوده که کرايه حمل را بر اساس نرخهاي جهاني و منطقهاي تعيين کنيم. هدف اين است که تجار بتوانند محمولههاي خود را با سود مناسب حمل کنند و نرخهايي منطقي و اقتصادي به آنها پيشنهاد شود.