از جمله صنايع اثرگذار در اقتصاد کشور، صنعت فولاد است که ضمن تامين نياز کارخانهها و شرکتهاي ديگر، عامل مهمي براي درآمدزايي ارزي و اشتغالزايي محسوب ميشود، اما هنوز سياستها و برنامههاي تدوينشده به فراخور نيازها و مطالبات واقعي اين صنعت نيست. همچنين مسير توليد در اين صنعت، مطابق با الگوها و استانداردهاي جهاني مشخص نشده است.
به گزارش دنیای سرمایه گذاری آنلاین، مهندس مجيد اوليايي نژاد، مدير گروه شرکتهاي مهندسي آپاکو با اشاره به اینکه بعد از فارغالتحصيلي، در ابتدا وارد صنعت خودرو شده و در يکي از شرکتهاي قطعهساز در زمينه توليد قطعات موتور خودرو از زيرمجموعههاي مگاموتور سايپا فعاليت خود را آغاز کرده، گفت:. پس از يک دوره يکساله وارد حوزه فولاد شدم و در شرکت بينالمللي مهندسي ايران (ايريتک) مشغول شدم و حدود 14 سال نيز در زمينه تامين تجهيزات به منظور ساخت پلنتهاي احياء فولاد کارخانههاي فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، فولاد خراسان، فولاد هرمزگان فعاليت کردم. پس از آن و با عنايت به تجارب کسبشده، علاقه شخصي به اين حوزه و نياز صنعت فولاد به تجهيزات بهرهبرداري، ايده يک شرکت خصوصي در بخش فني و مهندسي و تامين تجهيزات را در ذهن خود پرورانده و آن را راهاندازي کردم و هماکنون نيز در اين شرکت به نام آرمان پارس آريانا به عنوان مديرعامل مشغول به کار هستم.
وی افزود: اين شرکت از سال 1391 تاسيس شده و هدف آن از ابتدا، در راستاي رفع بخشي از نياز مشتريان به تجهيزات تخصصي مورد نياز صنعت فولاد تعيين شد، بر اين اساس به توليد دانش فني جهت تامين تجهيزات در زمينه سيستمها و تجهيزات کنترلي و ابزار دقيق پرداختيم تا بخشي از نياز بازار را پاسخ دهد. تجهيزات کارخانههاي فولادي بعد از مدتي مستهلک شده و تعمير يا تعويض آنها به تخصص نياز دارد. از آنجايي که معمولا تجهيزات تخصصي از اروپا تامين ميشوند، شرکت آپاکو بر اساس خواسته مشتري، در راستاي تامين بخشي از نياز بازار صنعت فولاد به صورت تخصصي فعاليت ميکند. از طرفي، در راستاي چشمانداز صنعت فولاد، تلاشمان بر اين بوده تا در جهت تامين بخشي از تجهيزات پروژههاي در حال ساخت اقدامات مناسبي انجام دهيم.همانطور که گفتم، شرکت آپاکو همواره در راستاي برطرف کردن بخشي از نياز مشتريان خود در صنعت فولاد قدم برميدارد و تعامل سازنده با کارفرما را اولويت اول خود ميداند و همواره در مقام پاسخگويي و رفع ابهام بخش فني مهندسي، تامين و نصب و راهاندازي برآمده است. در اين راستا، سازماندهي بخش تخصصي فني مهندسي، يکي از تمايزهاي اين شرکت محسوب ميشود. در اين ميان، به دليل بدنه دولتي و بروکراسي اداري مشتريان، حل مشکلات موجود بسيار چالشبرانگيز است.
اوليايينژاده خاطرنشان کرد: همچنان وضعيت نامساعد ارز در کشور برقرار است و هماکنون ليدر بازارها در شرايط فعلي لقب گرفته و همه ابعاد بازار را نيز تحت تاثير خود قرار داده است. از نظر بنده، بهترين راه داشتن تفکر استراتژيک در هر لحظه است تا بتوان بر اساس المانهاي متفاوت که هرکدام به تنهايي ميتواند در برنامهريزي اثرگذار باشد، تصميم کارا و بهينهاي گرفته شود. در هر صورت بر پايه برنامه کلي صنعت فولاد که در حال حاضر مسير رشد را نشان ميدهد، طبيعي است که عرضه محصولات هم به تناسب آن بالا برود؛ به ويژه اينکه شرکت آپاکو در دو حوزه پروژههاي جاري و تجهيزات بهرهبرداري فعاليت دارد.
در حال حاضر از اصليترين دستاوردهاي اين شرکت ميتوان دسترسي به دانش فني و مهندسي در بخش تامين، شناساندن شرکت آپاکو به عنوان تامينکننده تجهيزات تخصصي در صنعت فولاد و همچنين بالا رفتن نقش مسئوليتپذيري در بدنه کارشناسي شرکت اشاره کرد. داشتن تيم تخصصي فني مهندسي که تمام فرآيندهاي سازماني از جمله فروش، تامين و توليد را پشتيباني کند، از ديگر دستاوردهاي شرکت به شمار ميرود که به صورت کاملا حرفهاي در هر لحظه در تعامل با سازندگان، توليد و مشتريان قرار دارد. البته در حوزه تامين تجهيزات هم ارتباط بسيار خوبي با سازندگان معتبر و سطح اول براي تامين سيستمها و تجهيزات کنترلي برقرار کردهايم و اميدواريم تا در آينده نزديک، از دانش تکنولوژي روز اروپاييها در ساخت تجهيزات نيز استفاده کنيم.
مدير گروه شرکت هاي مهندسي آپاکو با ذکر اینکه هماکنون يکي از اساسيترين مشکلات شرکتهاي بخش خصوصي، عدم ثبات در بازار ارز، تصميمگيريهاي عجولانه مسئولان و کمبود نقدينگي است، اظهار کرد: متاسفانه مشتريان ما در صنعت فولاد با کمبود نقدينگي مواجه هستند و اين مشکل در بلندمدت، اثر مخربي براي سازندگان و تامينکنندگان خواهد داشت. همانطور که ميدانيد، اکثر تجهيزات تخصصي، بايد از کشورهاي اروپايي خريداري شود. با توجه به تحريمها، اساسيترين مشکل فعلي دولت، تخصيص ارز براي واردات کالا است، بر همين اساس بهترين گزينه، اخذ تصميمهاي درست و کارا و در اصطلاح روغنکاري کردن فضاي کسبوکار است. متاسفانه آنچه شاهد هستيم، تصميمگيريهاي بعضا متضادي است که توليدکنندگان و عرضهکنندگان محصولات را با چالش اساسي مواجه ميکند. از سوي ديگر، عدم ثبات در تصميمگيريها باعث ميشود که شرکتها در بزنگاهها، عملکرد درستي نداشته باشند؛ چه برسد به اينکه براي آينده خود برنامهريزي کنند. تاثير تصميمگيري متضاد، حتي از يک تصميم با ثبات، ولي اشتباه، به مراتب ميتواند بيشتر باشد.
وی در پاسخ به این سوال که چه برنامه هايي براي سال آينده در نظر گرفته است؟ گفت: استراتژيهاي اين شرکت با توجه به شرايط موجود، نهتنها کوتاهمدت، بلکه لحظهاي است و بر اساس فضاي کسبوکار دائما تغيير ميکند؛ بدين معني که با توجه به تغييرات بازار، به صورت روزانه در خصوص برنامهها تصميمگيري ميشود، هرچند نميتوان يک برنامه بلندمدتي حتي تا يک سال آينده در نظر گرفت. دلار 28 هزار تومان ظرف چندماه به 60 هزار تومان ميرسد و حالا صحبت از ارز بازار متشکل است که بلکه با دلار حدود 40 هزار تومان بتوان نياز به واردات را مرتفع کرد. با اين نوسانات چگونه ميتوان برنامهريزي بلندمدت کرد؟ در هر صورت گروه شرکتهاي مهندسي آپاکو براي غلبه بر مشکلات موجود در سال آتي، برنامههاي ويژهاي دارد تا ضمن انتقال تکنولوژي در توليد، تقويت و توسعه بدنه کارشناسي تيم فني، بتوانيم به گسترش ارائه خدمات فني مهندسي و تامين در بين مشتريان صنعت فولاد بپردازيم.
اولیایی نژاد ادامه داد: آنچه وهله نخست در صنعت فولاد بايد به آن پرداخته شود، داشتن نقشه راه فولاد کشور است. ميخواهيم به کجا برويم؟ آيا رسيدن به رتبه دهم در توليد فولاد در دنيا نهايت آرزوست يا حتي هفتم؟ اکنون توليد به حدود 30 ميليون تن رسيده، خب در ادامه چه بايد کرد؟ اينجا چند سوال کليدي مطرح ميشود. -1 آيا انرژي کافي از جمله منابع آب و گاز در کشور براي توليد فولاد وجود دارد؟ چيزي که قبلا مزيت رقابتي ما به نسبت کشورهاي ديگر توليدکننده بوده است. -2آيا تاکنون از نظر زيستمحيطي چارهاي انديشيدهايم؟ -3 آيا توليد آهن پاک که اين روزها در اروپا و امريکا مطرح است را مدنظر قرار دادهايم؟ -4 در زمينه روابط ديپلماتيک با کشورهاي صنعتي در جهت انتقال تکنولوژي براي صنايع پاييندستي در صنعت فولاد چه اقدامات موثري انجام دادهايم؟ با نگاهي به کشور چين به عنوان بزرگترين توليدکننده با حدود 1000 ميليون تن آهن در سال، روند تصميمگيريهاي استراتژيک و برنامهريزي درست به خوبي قابل مشاهده است. به دليل محدوديت منابع گاز، اکثر توليدات فولاد در چين به روش کوره بلند است و منابع آبي به وفور در دسترس آنها است، در حالي که هماکنون در کشورمان در چندسال اخير صنعت فولاد در تابستان با کمبود برق و در زمستان با کمبود گاز مواجه است. مورد ديگر اينکه، با استفاده از تخصص و منابع انساني موجود در کشور، ميتوانيم مسير پيشرفت را با سرعت بيشتري طي کنيم. اکنون به دليل محدوديت زيستمحيطي، ميتوان روي توليد آهن پاک تمرکز و براي رسيدن به آن سرمايهگذاري کرد.
چرا ما نبايد به خلق علم در دنيا کمک کنيم و خودمان هم پيشرو و انحصار توليد آن را در اختيار بگيريم و از منافع آن در بلندمدت بهره ببريم و تکنولوژي آن را صادر کنيم؟
با داشتن نقشه راه، سياست و دورنماي ما نسبت به اينکه چه ميخواهيم و براي رسيدن به آن چه منابعي لازم داريم، مشخص است و براي رسيدن به آن، ميتوانيم در سياستگذاريها تصميمهاي درست بگيريم.از نظر بنده، دولت جهت رسيدن به اين نقشه راه درست، حتما بايد از ظرفيتهاي موجود استفاده کند. دعوت از تيمهاي کارشناسي اتاق بازرگاني، شرکتهاي فعال در بخش فولاد از جمله صادرکنندگان، واردکنندگان، سازندگان و شرکتهاي فني و مهندسي و واگذار کردن مسئوليت به آنها، کمک چشمگيري به صنعت ميکند. حتي لازم است، شرکتهاي تخصصي در زمينه انرژي نيز در اين فرآيند همراه شوند.
وی ادامه داد: در حالت کلي اميدوارم، در صنعت به جايي برسيم که قيمتها بر اساس عرضه و تقاضاي بازار آزاد در کسبوکار رقم بخورد، نه بر اساس قيمت دستوري. قيمتگذاري دستوري، چالشهاي زيادي براي صنعت فولاد به وجود آورده که يکي از چالشها اين است که اصولا توليدکننده به عنوان يک بنگاه اقتصادي، سود کافي را نميبرد. اگر فرض کنيم که در بازار رقابتي، منفعت توليدکننده و مصرفکننده در حالت برد – برد است، در حالت دستوري، بازي از حالت برد – برد خارج ميشود.
اولیایی نژاد در پایان نیز گفت: در شرايط فعلي به دليل مشکلات در بازار مسکن، بيشتر توليدات يا صادر يا دپو ميشود. توليدکننده، ارز حاصل از صادرات خود را به اجبار بايد به قيمت نيمايي در بازار عرضه کند؛ حال آنکه تجهيزات وارد شده با نرخ نيمايي در بازار، اکثر مواقع با قيمت بازار آزاد به دست مشتري نهايي ميرسد.
البته دولت هم در شرايط فعلي، با محدوديت در تخصيص ارز مواجه است. به اعتقاد بنده، بايد تصميمها و ديدگاهها از سوي دولت و بخش خصوصي، به صورت کلان و خرد با هم ديده شود. در اين ميان، بهترين راه براي تعامل سازنده اين دو طرف، مذاکره در چارچوب اتاق بازرگاني است. اين اتاق به عنوان يک نهاد قدرتمند بخش خصوصي، هر چقدر در چانهزني با دولت، قويتر باشد، ميتواند يک نقش ميانجي براي رسيدن به يک راهحل اساسي در جهت برطرف کردن چالش دولت و بخش خصوصي بازي کند.