به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دنیای سرمایه، مهندس مجيد نامي، مديرعامل شرکت «پرنگ مس» با بیان اینکه این شرکت در زمان تاسيس، بخشي از شرکت «هوخست» آلمان بوده که يکي از موفقترين شرکتهاي دنيا در اين حوزه محسوب ميشده است، اظهار کرد: حتي شرکت «باير» آلمان نيز در مقايسه با آن، کوچکتر بوده است، اما در سالهاي بعد، مديريت «هوخست» تصميم به تقسيم و واگذاري کارخانهها و بخشهاي مختلف به مديران آن گرفت تا از حالت يک شرکت بسيار بزرگ خارج شود. به همين دليل، «هوخست» ديگر به شکل سابق وجود خارجي ندارد و بخشهاي مختلف آن واگذار شدهاند. مديران اين شرکت که از همان زمان در ايران فعاليت خود را آغاز کرده بودند، در بخشهايي مانند مواد شيميايي بهعنوان مواد اوليه صنايع مختلف و همچنين پتروشيمي فعاليت کردند.
تمرکز اصلي ما بر تکنولوژي است
مديرعامل شرکت پرنگ مس افزود: فعاليت بنده در شرکت پرنگ مس با شروع به کار بخش نساجي اين شرکت آغاز شد و بهعنوان کسي که نقش گسترش نساجي در اين شرکت را بر عهده داشتم، فعاليت خود را شروع کردم. ابتدا با الياف کار را آغاز کرديم؛ ما نماينده يکي از بزرگترين و بهترين شرکتهاي توليدکننده الياف در اسپانيا بوديم. به دليل همکاري با آن شرکت اسپانيايي، کار خود را در بخش نساجي آغاز کرديم و در کنار آن، بخشهاي ديگر نساجي را نيز گسترش داديم. تمرکز اصلي ما بر تکنولوژي بود و با توجه به تجربه بنده در صنعت ريسندگي، اين کار بهصورت تخصصي آغاز شد و سپس تجهيزات و ماشينآلات صنعت نساجي اضافه شدند. بهتدريج بخشهاي مختلفي مانند پوشاک نيز به آن اضافه شد، زيرا يکي از صنايعي بود که تکنولوژي آن در ايران وجود نداشت. در واقع پرنگ مس اولين شرکتي بود که در زمينه اتوماسيون صنعت پوشاک و بخشهاي فناورانه آن وارد شد و فعاليت خود را آغاز کرد. از آنجايي که فعاليت شرکت هم در وجه بازرگاني و هم در وجه تخصصي و تکنولوژيکي بود، وقتي وارد بحث بازرگاني شديم، مسايل مختلفي از طريق ارتباطات به وجود آمد که بحث مواد شيميايي و پتروشيمي و موارد ديگر را نيز به سبد کالاهاي شرکت اضافه کرد. اين آشنايي از زمان شرکت «هوخست» نيز وجود داشت؛ بهعنوانمثال، شرکت «هوخست» لايسنسور چندين شرکت بزرگ پتروشيمي ايراني بود و شرکتهاي شيميايي نيز از لايسنسهاي آن استفاده ميکردند. بنابراين، به دليل اين ارتباطات، بحث بازرگاني و تريد نيز شکل گرفت.
شرکای تجاری به دنبال کالاي تخصصي هستند
وی خاطرنشان کرد: در ايران و دنيا محصولاتي وجود دارد که بهعنوان کالاهاي پايه و عمومي شناخته ميشوند، اما برخي کالاها اختصاصيتر هستند؛ مثلا مواردي که مربوط به توليد لاستيک يا تسمههاي خاص ميشوند. اينها مواردي هستند که بهصورت تخصصي در ايران توليد ميشوند و جزو توليدکنندگان باکيفيت خوب به شمار ميآيند. کاري که از ابتدا انجام داديم اين بود که اولا پارتنرها و شرکاي تجاري ما در خارج از ايران، پيشرو در صنايع و در بخشهاي خود بودند و آنها نيز به دنبال کالاي تخصصي بودند. وقتي يک کالا تخصصي ميشود، مسلما مصرفکننده آن نيز يک مصرفکننده باکيفيت بالا و تخصصي خواهد بود. بهعنوانمثال، در صنعت لاستيک، شرکتهايي مانند «ميشلن» يا «کنتيننتال» جزو شرکتهاي بسيار معروف و بينالمللي دنيا هستند.
مديرعامل شرکت پرنگ مس تاکید کرد: در شرايطي که ما بهصورت تخصصي وارد اين حوزه شديم، موفق شديم مديران و بخشهاي کنترل کيفيت و بازرسي آنها را به ايران بياوريم تا از کارخانهها و محصولات ما بازرسي کنند. آنها تاييديههاي لازم و استانداردهايي که در اختيار دارند را به شرکتهاي توليدي ما اعطا کردند. با اين روش، هم شرکتهاي داخلي از نظر کيفي استانداردهاي خود را بالا بردند و هم اينکه دريچهاي باز شد تا محصولات ايراني بتوانند با يک گواهينامه معتبر خارجي، رشد و صادرات بيشتري در بازارهاي بينالمللي داشته باشند.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به شرايط تحريمي کشور، اين شرکت با چه مشکلات جدي در زمينه تامين مواد و فعاليتهاي خود روبرو است؟، افزود: ما از سال 1388 با تحريمهاي جدي مواجه بوديم و هميشه سعي کردهايم راههاي دور زدن آنها را پيدا کنيم. تحريمها و همچنين قوانين و دستورالعملهاي داخلي، توليد و کسب و کار آزاد را مختل ميکنند و باعث صدمات زيادي به ما و ساير صنايع شدهاند. با اين حال، ما همچنان با استفاده از راههاي موجود و همکاري با شرکتهايي که امکان کار با ايران را دارند، به فعاليت خود ادامه ميدهيم، هرچند بسياري از تجارتها و فعاليتهاي اقتصادي متوقف شده است. در اين سالها، به دليل مشکلاتي که فضاي کسبوکار داشته، بهخصوص بحث تحريمها و روابط بينالمللي و بانکي، تغييرات و فراز و نشيب زيادي را تجربه کرديم. در بسياري از حوزهها، بحث صادرات ما بسيار پررنگ بود، بهويژه صادرات محصولات شيميايي و پتروشيمي، اما تقريبا از دو سال پيش، به دليل تشديد تحريمها و عدم وجود سازوکار مناسب براي کار، صادرات متوقف شده است. با اين حال، همچنان در زمينههاي ماشينآلات، تجهيزات و مواد اوليه به فعاليت خود ادامه ميدهيم تا ببينيم وضعيت در آينده چگونه خواهد شد.
صنعت نساجی به تشکلهاي صنفي نیاز دارد
نامی با ذکر اینکه فعاليت من در تشکلهاي نساجي و پوشاک به حدود 16 سال پيش برميگردد و اين فعاليت با جامعه متخصصان نساجي ايران آغاز شد که عضو هيات مديره و مدتي نيز دبير مديرعامل آن بودم، بیان کرد: سپس در اتحاديه توليد و صادرات نساجي و پوشاک ايران فعاليت داشتم تا همين امسال که بهعنوان مشاور عالي مشغول به کار هستم. به نظر من، قاعدتا صنعت به تشکلهاي صنفي نياز دارد. مهمترين دليل حضور من در تشکلها اين بود که بتوانيم بهصورت حرفهاي و تخصصي، مسايل و مشکلات صنعت را در بخشهاي مختلف حاکميتي مطرح کرده و براي حل آنها تلاش کنيم. در واقع هدف، همافزايي و کمک به پيشبرد اهداف صنعت است.
مديرعامل شرکت پرنگ مس ادامه داد: صنعت نساجي و پوشاک تقريبا خصوصي است، اما توجه کافي به بخش خصوصي در دولتها وجود نداشته است. در چنين شرايطي، اهميت همبستگي، همافزايي و دفاع از منافع صنعت توسط فعالان آن، بيشازپيش مشخص ميشود. برخلاف برخي صنايع ديگر که لابيهاي قدرتمندتري دارند، صنعت نساجي و پوشاک چنين لابيهايي نداشته و تنها تکيهگاه آن، فعالان اين صنعت هستند؛ بنابراين، کنار گذاشتن تضاد منافع و فعاليت در کنار هم براي احقاق حق و ايجاد يک اکوسيستم مناسبتر براي فعاليت صنفي و صنعتي، امري ضروري است.
وی در خصوص تعدد تشکلها در صنعت نساجي و پوشاک، تاکید کرد: در گذشته، 2 اتحاديه فعال در صنعت نساجي و پوشاک داشتيم؛ انجمن صنايع نساجي و اتحاديه توليد و صادرکنندگان نساجي و پوشاک. اتحاديه توليد و صادرکنندگان نساجي و پوشاک ابتدا با محوريت پوشاک شکل گرفت، اما در ادامه نساجي نيز به آن اضافه شد. کشبافان و توليدکنندگان ماشينآلات نساجي و پوشاک از قديم با هم ارتباط داشتهاند، چون ماشينآلات تختبافي و حلقوي مستقيما به پوشاک مرتبط هستند. با اين حال، گاهي اوقات ديدگاههاي متفاوتي بين فعالان پوشاک و نساجي وجود دارد؛ بهطوريکه برخي فعالان پوشاک تمايل دارند خود را جدا از نساجي بدانند، درحاليکه نساجي، پوشاک را يکي از بخشهاي اصلي اين صنعت تلقي ميکند. همين ديدگاهها باعث شده که برخي به سمت تشکيل انجمنهاي مستقلتر حرکت کنند تا بتوانند خود را بهتر سازماندهي کنند.
تضاد منافع شديد بين بخشهاي مختلف صنعت نساجي
نامی ادامه داد: به طور خلاصه، من معتقدم که وجود تشکل تخصصي براي صنعت پوشاک، امري لازم و ضروري است. دليل اصلي اين ديدگاه، گستردگي و تضاد منافع شديد بين بخشهاي مختلف صنعت نساجي است. بهعنوانمثال، بين بخش توليد الياف و ريسندگي يا ريسندگي و بافندگي، تضاد منافع قابلتوجهي وجود دارد، اما صنعت پوشاک، به دليل اتصال مستقيم به بخش خردهفروشي و کالاي نهايي، دغدغهها و چالشهاي خاص خود را دارد که با بخشهاي اوليه زنجيره متفاوت است. بهعنوانمثال، کارخانههاي ريسندگي يا توليدکنندگان الياف، درگير مسايلي مانند قاچاق کالا، تعزيرات يا تعطيلي فروشگاهها به دليل مسايل صنفي و موضوعاتي مانند وضعيت حجاب و عفاف نيستند و اين مسايل، مختص بخش پوشاک و خردهفروشي آن است. بنابراين، با وجود اينکه اين بخشها بههمپيوسته هستند و در يک زنجيره ارزش قرار دارند، فعاليت مستقل انجمن پوشاک براي پيگيري دغدغههاي تخصصي خود، ضروري به نظر ميرسد.
60 درصد بازار داخل را پوشش می دهیم
وی با بیان اینکه چالشها زياد هستند و مشکلات بسياري از گذشته بهصورت حل نشده باقي ماندهاند و هر روز هم مشکلات جديدي اضافه ميشود، بیان کرد: با اين حال، فرصت بزرگي به نام بازار داخلي وجود دارد که ارزشي نزديک به 12 ميليارد دلار دارد و ما حدود 60 درصد آن را پوشش ميدهيم. همچنين، کشورهاي همسايه علاقه زيادي به محصولات ما دارند و پتانسيل صادراتي بالايي وجود دارد که ميتواند بازار ما را 2 تا 3 برابر کند. با وجود تمام مشکلات، آنهايي که با برنامهريزي درست، زيرساختهاي مناسب و ساختار صحيح کار کردهاند، موفق بودهاند. به اعتقاد من، کار کردن با استانداردهاي روز دنيا در همين وضعيت بحراني هم امکانپذير است.
مديرعامل شرکت پرنگ مس در پایان گفت: صنعت نساجي و پوشاک که صنعتي عمدتا خصوصي است، هميشه راه پيشرفت خود را پيدا کرده و روند رشد ملايمي داشته است. به جز سالهاي اوليه پس از انقلاب که با مشکلاتي مانند مصادره کارخانهها و مديريت دولتي مواجه بود، پس از آن با سرمايهگذاري بخش خصوصي، اين روند روبهرشد بوده است. هرچند تحريمها و مسايل اقتصادي – امنيتي، روند رشد را کند کرده، اما متوقف نشده است. من فکر ميکنم، اين صنعت آينده درخشاني خواهد داشت، به شرطي که بتوانيم از مشکلات حاد فعلي عبور کنيم.












